ستیز با فراموشی جنایت
عدالت انتقالی پنج رکن مهم و مرتبط دارد: حق برحقیقت، عدالت، جبران خسارت، تضمینعدم تکرار و به خاطر سپاری. در این پست درباره رکن«به خاطرسپاری» صحبت میکنیم.
به راستی از روزهای تاریک و خونبار جامعه ایران در دورههای مختلف چه چیزهایی بخاطر میآوریم؟ قربانیان جنایتها چه جایی در خاطرات جمعی ما دارند؟ آیا رنج و آسیب آنها به رسمیت شناخته شده است؟ آیا یادبودی برای آنها برپا یا ساخته شده است؟ آیا رنج مخالفان سیاسی، گروه های اتنیکی، اقلیتهای دینی و مذهبی، زنان، گروههای الجی بی تی کیو پلاس و افراد دارای معلولیت در جایی ثبت شده است؟
Erinnerungskultur یافرهنگ بهخاطرسپاری، مفهومی است که در آلمان متولد شده و برخی جوامع دیگر نیز از آن استقبال کردهاند. به خاطرسپاری به مجموعهای از اقدامات و رویههای جمعی گفته میشود که یک جامعه برای حفظ گذشته خود و حاضر نگاه داشتن آن در زمان حال بهکار میگیرد. این گذشته شامل نقاط عطف تاریخی میشود، خصوصاً جنایاتی که در گذشته اتفاق افتاده است. فرهنگ بهخاطرسپاری بر اهمیت حفظ خاطرات وقایع گذشته و به رسمیت شناختن تجربه افرادی که تحتتأثیر این وقایع بودهاند تأکید میکند و این حفظ خاطرات را برای درس گرفتن از تاریخ جهت بالا بردن درک گروههای مختلف و پیشگیری از وقوع دوباره این اتفاقات ضروری میداند.
اهمیت بهخاطرسپردن وقایع گذشته و پررنگ کردن آنها نه فقط در آلمان، بلکه در تمامی جوامعی که دورهای از نقض حقوق گسترده را از سر گذراندهاند، روز به روز بیشتر آشکار شده است. گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد عدالت انتقالی هم در سال ۲۰۲۰، بهخاطرسپاری را به عنوان رکن پنجم عدالت انتقالی به رسمیت شناخت و آن را ابزاری حیاتی برای عبور از دورههای خشونت و درگیری در جامعه و قدم برداشتن به سمت فرهنگ صلحآمیز دانست. چرا که «کسانی که گذشته را فراموش میکنند، محکوم به تکرار آن هستند.»
به خاطرسپاری جنایتها و نقض حقوق در جامعه ایران بسیار مهم است و تاثیر گستردهای بر سرنوشت قربانیان و کل جامعه دارد. در مقابل، پنهانسازی یا قلب حقیقت وقایع از جمله نادیده گرفتن رنج قربانیان و به حاشیه رانده شدن بخشی از آنها باعث خلل در حافظه جمعی جامعه ایران میشود. یکی از پیامدهای منفی این وضعیت، تکرار جنایتها و نقض حقوق است. در همین بخش، به عنوان یک درس برای جامعه ایران باید به عادت یادآوری و به خاطرسپاری انتخابی وقایع، توسط قدرت مرکزی هم اشاره کنیم که باعث رنج مضاعف قربانیان به حاشیه رانده و حتی فراهم شدن بستر ادامه نقض حقوق آنها میشود. در نتیجه، نه تنها در مرحله کشف حقیقت، اجرای عدالت و ترمیم خسارتها، که در مرحله به خاطرسپاری جنایتها و نقض حقوق هم باید حضور همه قربانیان به رسمیت شناخته شود.
برخی عقیده دارند «بهخاطرسپاری»، خود از نشانههای عبور از جنایت و مقابله با آن است، چرا که تنها چیزهایی که جایی در زمان حال ندارند، قابل بهخاطرسپرده شدن هستند. به تعبیر میلان کوندرا «ستیز انسان با قدرت، ستیز حافظه با فراموشی است.»