عدالت انتقالی برای ایران

درس‌های عدالت انتقالی کره جنوبی برای ایران

نبرد روایت‌ها از تاریخ نقض حقوق و جنایت شاید بسیاری از ما ایرانیانی که آشنایی چندانی با عدالت انتقالی نداریم چنین تصور کنیم که این مقوله تنها محدود به جوامع توسعه نیافته است. ممکن است رنج‌های ناشی از زندگی تحت حاکمیتی ضد توسعه، ما را به این باور رسانده باشد

فهرست مطالب

نبرد روایت‌ها از تاریخ نقض حقوق و جنایت

شاید بسیاری از ما ایرانیانی که آشنایی چندانی با عدالت انتقالی نداریم چنین تصور کنیم که این مقوله تنها محدود به جوامع توسعه نیافته است. ممکن است رنج‌های ناشی از زندگی تحت حاکمیتی ضد توسعه، ما را به این باور رسانده باشد که کشورهای توسعه‌یافته نیازی به عدالت انتقالی ندارند و این مباحث صرفا مربوط به ما شهروندان کشورهای عقب‌مانده از قافله رشد و توسعه اقتصادی و صنعتی است.

در این مطلب نگاهی اجمالی به عدالت انتقالی در کشور کره جنوبی می‌اندازیم. کره جنوبی کشوری است که بدون شک خیلی از ما ایرانی‌ها را مجذوب خود کرده است. در صحبت‌هایمان عموما با حسرت از این کشور یاد می‌کنیم. اما کمتر از عدالت انتقالی و زمینه‌های ظهور و دشواری‌های تحقق آن در کره شنیده‌ایم.

کره جنوبی از زمان مبارزه با استیلای ژاپن، تا حضور و مداخله متفقین پس از جنگ جهانی دوم، تقسیم و نهایتا جنگ دو کره، تاریخ پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. از این زمان به بعد بود که دولت‌های کره جنوبی با وجود ثبات و همچنین حرکت در مسیر توسعه، آزادی‌های مدنی و سیاسی را محدود و دگراندیشان را سرکوب کردند.

وقتی در سال ۱۹۸۰ گروه‌هایی از مردم، مخصوصا جوانان و دانشجویان، نسبت به سیاست‌های سختگیرانه حاکم اعتراض کردند، با سرکوب شدیدی مواجه شدند. اوج این اعتراضات در شهر گوانگجو بود. حکومت با دستگیری خبرنگاران و مسدودسازی مسیرهای ارتباطی، سرکوبگری خود را مخفی کرد و طی چند روز بیش از پانصد نفر را کشت. این رویداد که به قیام و کشتار گوانگجو شهرت دارد به رویدادی مهم و نمادین در مسیر عدالت انتقالی کشور کره جنوبی تبدیل شد.

در اواخر دهه ۸۰ و به دنبال اعتراضات گسترده، مسیر دموکراسی در کره جنوبی هموار شد. مردم کره در دوران گذار، تمایل جدی نسبت به بررسی کشتار و موارد نقض حقوق در دوران پیشاگذار داشتند. این میل شدید احتمالا در انتظار جامعه ایران هست و یکی از چالش‌های مدیریت انتقالی در ایران خواهد بود.
تشکیل کمیسیون‌های اختصاصی برای نقض حقوق مختلف، نقش مثبتی در اصلاح روایت‌ها و تبرئه کردن افراد و مصادره اموال و مواردی دیگر داشت. از جمله اقدامات انجام شده در مسیر عدالت انتقالی رسیدگی به کشتار گوانگجو بوده است.

این اقدامات در مواردی موفقیت‌آمیز و موثر بود. در مقابل اما پیگردهای قضایی توفیق چندانی نداشت. برای مثال دو تن از رهبران سابق که به اتهام فساد، نافرمانی نظامی و براندازی قانون اساسی محکوم شده بودند، عفو یا نسبتاً زود آزاد شدند. این مساله که باید ارزیابی از عدالت انتقالی در واقع برایندی از موفقیت‌ها و ناکامی‌ها باشد، نکته‌ای آموزنده است.
از سویی جنگ روایت‌ها در عدالت انتقالی کره جنوبی وجود داشته و حتی منجر به تصویب قانون و ارائه لایحه برای مقاومت در برابر تحریف تاریخ و مثلا جلوگیری از تمجید استعمار ژاپن شده است. این موضوع هم احتمالا در انتظار عدالت انتقالی ایران هست. کما اینکه از هم اکنون برخی از حامیان احیای سلطنت پهلوی به طور مشخص یاسمین پهلوی، با توجه به روایتِ خود، موضوع رسیدگی به اعدام اعضای سازمان مجاهدین را خارج از دستور یا اولویت می‌دانند.

با وجود برخی ناکامی‌ها، عدالت انتقالی در کره جنوبی کار کرد و امروز نیز حامیان جدی در میان چپ‌های حقوق‌بشری آن کشور دارد. روایت موفقیت‌ها و تلاش برای کشف زمینه‌های کامل نشدن بعضی فرایندهای عدالت انتقالی در کره جنوبی، برای ما ایرانی‌ها درس‌های زیادی دارد. می‌تواند امید برای تغییر وضعیت را در وجودمان تقویت کند و همزمان هشداری باشد نسبت به اینکه تغییر شرایط یا توسعه اقتصادی لازم هست، اما کافی نیست؛ بلکه عدالت انتقالی مسیری است که از میان شهرهای توسعه یافته با برج‌ها و سامانه‌های فوق پیشرفته حمل و نقل نیز می‌گذرد.