عدالت انتقالی برای ایران

ضرورت «قربانی‌محور» یا به تعبیر ما «دادخواه‌محور» بودن عدالت انتقالی
چرا عدالت انتقالی برای ایران باید دادخواه محور باشد؟ 

عدالت انتقالی درباره قربانیان، کرامت و التیام است در نشست اداره عالی کمیساری حقوق بشر سازمان ملل متحد در ۲۵ مارچ ۲۰۲۵ گزارشی مهم با عنوان «عدالت انتقالی: رویارویی با گذشته، ساختن آینده» ارائه شد. این گزارش که در پنجاه و هشتمین نشست شورای حقوق بشر در ژنو مطرح شد،

فهرست مطالب

عدالت انتقالی درباره قربانیان، کرامت و التیام است

در نشست اداره عالی کمیساری حقوق بشر سازمان ملل متحد در ۲۵ مارچ ۲۰۲۵ گزارشی مهم با عنوان «عدالت انتقالی: رویارویی با گذشته، ساختن آینده» ارائه شد. این گزارش که در پنجاه و هشتمین نشست شورای حقوق بشر در ژنو مطرح شد، تجربه‌ها و درس‌های آموخته شده از ۳۶ فرایند عدالت انتقالی در کشورهای مختلف از کلمبیا تا سوریه، چاد و تیمور شرقی را بررسی می‌کند. ولکر ترک، رئیس اداره حقوق بشر سازمان ملل، در این نشست تأکید کرد که عدالت انتقالی ابزاری برای مبارزه با شیاطین گذشته و ساختن آینده‌ای بهتر است. 

یکی از محوری‌ترین نکته‌های این گزارش، تأکید بر ضرورت قربانی‌محور (victim-centered) بودن فرایندهای عدالت انتقالی است. ترک در سخنرانی خود اعلام کرد که «بالاتر از همه، عدالت انتقالی درباره قربانیان، کرامت و درمان است.» گزارش سازمان ملل به وضوح نشان می‌دهد که موفق‌ترین تجربه‌های عدالت انتقالی، آن‌هایی بوده‌اند که دادخواه محور، فراگیر و پاسخگو به مسائل جنسیتی طراحی شده‌اند. این رویکرد بر اهمیت قرار دادن نیازها، خواسته‌ها و دیدگاه‌های کسانی که از نقض حقوق بشر آسیب دیده‌اند، در مرکز تمام فرآیندهای عدالت انتقالی تأکید دارد. 

قربانی، آسیب‌دیده یا دادخواه، اهمیت واژه‌ها

ما در جاستیداد به عمد از به کار بردن واژه «قربانی» تا حد امکان پرهیز می‌کنیم و به‌جای آن «دادخواهان» و در برخی موارد «آسیب‌دیدگان» را به‌کار می‌بریم. این انتخاب واژگانی ریشه در درک ما از زبان فارسی دارد. کلمه «قربانی» در فارسی تداعی‌کننده منفعل بودن و از دست دادن قدرت عمل است، در حالی که مثلا «دادخواه» بر فعال بودن، مطالبه‌گری و اراده برای تغییر تأکید دارد. این تفکیک زبانی نه تنها نشان‌دهنده حساسیت فرهنگی است که رویکرد توانمندسازانه‌ای را منعکس می‌کند و افراد آسیب‌دیده نقض حقوق بشر در ایران را نه به‌عنوان اشخاص منفعل که به‌مثابه کنشگران فعال در مسیر عدالت‌خواهی می‌بیند. 

فارغ از این بحث واژگانی، اصل مطرح شده در گزارش سازمان ملل کاملاً درست و قابل تعمیم است. هر برنامه عدالت انتقالی، از جمله تدوین سند یا نقشه راه عدالت انتقالی ایران، باید دادخواه‌محور باشد. 

دادخواه‌محور بودن

دادخواه‌محور بودن یعنی قرار دادن نیازها، اولویت‌ها و خواسته‌های کسانی که از نقض حقوق بشر آسیب دیده‌اند، در قلب تمام تصمیم‌گیری‌ها و طراحی مکانیزم‌های عدالت انتقالی. این رویکرد به معنای مشارکت فعال و معنادار دادخواهان در تعیین اهداف، روش‌ها و اولویت‌های فرایند عدالت‌خواهی است. 

دادخواه‌محور بودن فرایند عدالت انتقالی از چند جهت حیاتی است. نخست، این رویکرد تضمین می‌کند که مکانیزم‌های عدالت‌خواهی با نیازهای واقعی کسانی که آسیب دیده‌اند یا دادخواه هسند مطابقت دارد، نه با تصورهای نظری یا سیاسی دیگران از آن نیازها. دوم، مشارکت فعال دادخواهان مشروعیت و اعتبار فرایند را افزایش می‌دهد، زیرا کسانی که حق طبیعی دارند عدالت‌خواهی کنند، در تعریف و طراحی آن نقش اصلی دارند. سوم، تجربه‌های بین‌المللی نشان داده که فرایندهای عدالت انتقالی که از بالا و بدون مشارکت معنادار دادخواهان تحمیل می‌شوند، نه تنها موثر نیستند، که گاهی باعث عمیق‌تر شدن شکاف‌ها و ناامیدی بیشتر دادخواهان می‌شوند.  

اما منافع دادخواه‌محور بودن فرایند عدالت انتقالی فراتر از خود دادخواهان است و فایده‌های مهمی برای کل جامعه ایران خواهد داشت. وقتی دادخواهان در مرکز فرایند قرار می‌گیرند، اعتماد عمومی به نهادها و فرایندهای عدالت‌خواهی افزایش می‌یابد. این اعتماد برای بازسازی پیوند اجتماعی و مشروعیت نهادهای آینده ضروری است. علاوه بر این، مشارکت گسترده دادخواهان در فرایند عدالت انتقالی، فرهنگ مشارکت مدنی و دموکراتیک را در جامعه تقویت می‌کند. این رویکرد همچنین به شناسایی ریشه‌های عمیق‌تر مسائل کمک می‌کند و راه‌حل‌هایی ارائه می‌دهد که نه تنها به دادخواهان، بلکه به کل جامعه پاسخ می‌دهد.  

در نهایت، دادخواه‌محوری به ترمیم پارچه اجتماعی آسیب‌دیده کمک می‌کند، زمینه را برای صلح اجتماعی فراهم می‌آورد و بنیان‌های جامعه‌ای عادلانه‌تر، فراگیرتر و پایدارتر برای آینده ایران می‌سازد. 

منبع عکس: ایران‌وایر

جاستیداد