جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی هر لحظه ابعاد گستردهتری به خود میگیرد و نشانههای زیادی در دست است که تغییر بزرگی در راه است. متأسفانه باید اذعان کنیم که مردم ایران درگیر جنگی شدهاند که جنگ آنها نیست، اما هزینههایش را آنها پرداخت میکنند.
ما باید محکوم کنیم هر نوع خشونت، هر نوع کشتار و هر نوع بمباران را و بخواهیم متوقف شود. البته واقعیت این است که وقت این حرفها گذشته و اتفاقات خیلی فراتر از ارادههای افراد منفرد دارد پیش میرود. با این حال، هنوز کارهای مهمی وجود دارد که میتوانیم در کنار هم انجام دهیم.
درس گیری از تاریخ و هدایت صحیح هیجان مردم
خیلی مهم است که از تاریخ درس بگیریم و کمک کنیم تا هیجان و خشم مردم به سمت درستی هدایت شود. نتیجه این هدایت، جلوگیری از فروپاشی خونآلود است جدا از آنکه باید سیستم استبداددینی به عنوان آمر و عامل نقض حقوق بشر به پایان کارش برسد. به عبارت دیگر باید عدالت انتقالی را به گونهای و تا آخرین مرحله پیش برد که آینده ایران را از نقض دوباره حقوق بشر و اعدامهای صدای مخالف، ناپدیدسازی قهری و… تضمین کند. ایران دیگر نباید در تاریخ خود با این حد از خشونت و کشتار سیسماتیک روبرو شود.
زمان عدالت انتقالی فرا میرسد
فارغ از اینکه که کم و کیف آن چگونه باشد اما به زودی موعد طرح و اجرای عدالت انتقالی درباره ایران فرا خواهد رسید. احتمالاً وقت آن است که دوباره با اصرار تعریف کنیم که عدالت انتقالی به چه معناست. این مفهوم بر پنج رکن اساسی استوار است که باید آنها را به خوبی درک کنیم.
کشف حقیقت: نخستین رکن است. جامعه باید بداند چه بر سرش آمده، چه کسانی مسئول بودهاند و چگونه این همه ظلم و ستم رخ داده است. بدون شناخت کامل گذشته، نمیتوان آیندهای روشن ساخت.
اجرای عدالت: دومین رکن است. کسانی که مرتکب جنایت شدهاند باید پاسخگو باشند. این به معنای تشکیل دادگاههای عادلانه و محاکمه متهمان بر اساس قانون است، نه انتقامجویی.
جبران آسیبها: سومین رکن است. خانوادههای قربانیان، زندانیان سیاسی، دادخواهان و و همه کسانی که از حکومت آسیب دیدهاند، باید آسیب هایشان جبران شود.
تضمین تکرار نشدن: چهارمین رکن است. باید نهادها و قوانینی ایجاد شود که از تکرار جنایت و نقض حقوق جلوگیری کند. اصلاح نظام حقوقی، قضایی و امنیتی بخشی از این فرایند است.
به خاطرسپاری: پنجمین رکن است. جامعه باید قربانیان را گرامی بدارد، یادمانهایی برای آنها بسازد و تاریخ را به گونهای ثبت کند که نسلهای آینده از آن درس بگیرند.
در نهایت اکنون زمان آن رسیده که به مردم بگوییم، پیشنهاد دهیم و با کمک خودشان راهی بسازیم برای روبرویی با گذشته سیاهی که جمهوری اسلامی ساخته. این گذشته را نمیتوان نادیده گرفت یا فراموش کرد. باید با آن مواجه شد، آن را کاوید، از آن درس گرفت و راهی برای عبور از آن یافت.
عدالت انتقالی راه ما برای عبور از این گذار است. نه انتقام، نه فراموشی، بلکه عدالت همراه با حقیقت. این تنها راه رسیدن به آرامش پایدار و جامعهای است که دیگر تکرار این فجایع را تجربه نخواهد کرد.
مردم ایران لیاقت آن دارند که سرانجام آزاد باشند و در جامعهای عادلانه زندگی کنند. عدالت انتقالی ابزار ما برای رسیدن به این هدف است.