ارشمیدس ریاضیدان، فیزیکدان و مخترع یونان باستان که به خاطر مشارکتش در اصول اهرم و مکانیک شناخته میشود جمله معروفی به این مضمون دارد: «به من یک نقطه اتکا بدهید و من زمین را از جا بلند میکنم.» این جمله بانی مفهومی به نام «اهرم ارشمیدس» شده که در عدالت انتقالی هم از آن استفاده شده است. اهرم ارشمیدس در عمل به استفاده از نقاط قوت و تأثیرگذار برای ایجاد تغییرهای بزرگ و معنادار اشاره دارد. درباره عدالت انتقالی، این مفهوم به ما یادآوری میکند چگونه میتوان با شناسایی و بهرهگیری از اهرمهای مناسب و حتی ایجاد آنها، عدالت انتقالی در کشوری مانند ایران را به پیش برد.
اهرمهای ارشمیدسی متعددی برای عدالت انتقالی در ایران وجود دارد. ایجاد یک آرشیو استاندارد با مستندهای حقوقی و تاریخی یکی از آنهاست. این آرشیو میتواند به اثبات نقضهای حقوق بشر کمک کند. جلب حمایت بینالمللی اهرم دیگری است. خلاء این حمایت در بعضی کشورها مسیر عدالت انتقالی را با بنبست مواجه کرده است. برنامههای آموزشی و فرهنگی نیز میتوانند نقش اهرم را ایفا کنند. این برنامهها، بال ترویج ارزشهای حقوق بشر و تربیت نسلهای آگاه و مستعد، در پیشبرد عدالت انتقالی موثرند.
تشکیل یک «اجتماع عدالت انتقالی»
شاید مهمترین یا یکی از مهمترین این اهرمها به ویژه در دوران پیشاگذار و پابرجایی جمهوری اسلامی، تشکیل یک «اجتماع عدالت انتقالی» برای ایران باشد. این اجتماع میتواند گروهی از افراد و سازمانهایی باشد که با هدف مشترک دستیابی به عدالت و دادخواهی در تعامل نزدیک با یکدیگر قرار میگیرند. لزومی هم ندارد همه این افراد و سازمان ها حتما در یک تشکل به خصوص گرد هم آیند، همینکه عدالت انتقالی محور مشترک فعالیت آنها باشد کافیست. چنین اجتماعی میتواند صدای واحد و قدرتمندی برای مطالبات عدالتخواهانه ایجاد کند، امکان تبادل تجربه و دانش را فراهم آورد، و از پراکندگی تلاشها در موارد غیر ضروری جلوگیری کند.
این اجتماع در وهله اول میتواند از دادخواهان، گروه های تحت ستم و جویندگان عدالت تشکیل شود؛ از خانوادههای قربانیان گرفته تا گروههای قومی، اقلیتهای دینی و مذهبی، فعالان برابری جنسیتی، افراد جامعه کوئیر، وکلا و حقوقدانان، بازیگران سیاسی که قدرت برای آنها وسیله است و نه هدف و روزنامهنگارانی که مسائل ایران را از منظر حقوق بشری پیگیری میکنند.
هر یک از این گروهها میتوانند و باید در فراهم آوردن اهرم ارشمیدسی اجتماع عدالت انتقالی ایران نقش داشته باشند.
تجربههای موفق در سایر کشورها نشان میدهد که چنین اجتماعی میتواند نقشی کلیدی در پیشبرد عدالت انتقالی ایفا کند. برای مثال، در آفریقای جنوبی، کمیسیون حقیقت و آشتی که با مشارکت گسترده گروههای مختلف جامعه مدنی شکل گرفت، نقش مهمی در گذار از آپارتاید داشت. در شیلی، پس از پایان دیکتاتوری پینوشه، کمیسیون موسوم به رتیگ با همکاری گروههای مختلف جامعه مدنی تشکیل شد و نقش مهمی در فرآیند عدالت انتقالی نقش ایفا کرد. این کمیسیون ها با وجود انتقادهایی که به فعالیت آنها وارد شده در نهایت گامی رو به جلو در عدالت انتقالی بودند که بدون حمایت اجتماعی از دادخواهان تشکیل آنها ممکن نمیشد.
بنابراین، تشکیل اجتماع عدالت انتقالی میتواند به عنوان اهرم ارشمیدسی عمل کند که با اتکا بر آن، میتوان تغییرات بزرگی را در مسیر دستیابی به عدالت در ایران هم رقم زد. این اجتماع، با ایجاد همبستگی میان گروههای مختلف و تمرکز بر هدف مشترک، میتواند نیروی محرکهای قدرتمند در راستای تحقق آرمانهای عدالت انتقالی باشد. ضرورت تشکیل این اجتماع هم از آنجا ناشی میشود که در مسیر پرچالش عدالت انتقالی، تلاشهای منفرد و پراکنده احتمال موفقیت کمتری دارند و حتی ممکن است در تضاد هم با هم قرار بگیرند. همانطور که از استعاره قدیمی قایق آموختهایم، هیچ سرنشینی نمیتواند نقطهای را که در آن نشسته سوراخ کند، زیرا حیات کل سرنشینان را به خطر میاندازد. به همین ترتیب، در اجتماع عدالت انتقالی، هر فرد و گروه در حرکت خودش به سمت دادخواهی نیاز دارد تا با دیگر سرنشینان هماهنگ شود.
استعاره قایق میتواند درس مهم دیگری نیز برای دادخواهان در ایران داشته باشد. در دریای متلاطم مسیر دادخواهی، تنها با همکاری و مشارکت همه گروهها در ساخت یک «قایق» مستحکم – یعنی همان اجتماع عدالت انتقالی – میتوان امید داشت که به ساحل عدالت رسید. تلاشهای پراکنده و انفرادی هر گروه و سازمان با تخته پارههایی که خودش در اختیار دارد، در این دریای طوفانی سیاست و ارتباطات پیچیده جهانی، به احتمال زیاد ره به جایی نخواهد برد.
درباره چگونگی تشکیل اجتماع عدالت انتقالی برای ایران در پستهای آینده بیشتر خواهیم نوشت.
جاستیداد