عدالت انتقالی برای ایران

عدالت انتقالی
یک جای خالی مهم در نامه نرگس محمدی از منظر عدالت انتقالی

روز جمعه شش بهمن ماه نامه شجاعانه نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد درباره آپارتاید جنسیتی در دو کشور ایران و افغانستان منتشر شد که از منظر عدالت انتقالی هم قابل بررسی است. نرگس محمدی در این نامه به درستی و با همان

فهرست مطالب

روز جمعه شش بهمن ماه نامه شجاعانه نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل به آنتونیو گوترش، دبیرکل  سازمان ملل متحد درباره آپارتاید جنسیتی در دو کشور ایران و افغانستان منتشر شد که از منظر عدالت انتقالی هم قابل بررسی است.

نرگس محمدی در این نامه به درستی و با همان صراحتی که انتظار می‌رفت بر تاثیرهای آپارتاید جنسیتی بر زندگی روزمره زنان، تحصیل و کار آنان انگشت گذاشت و خواستار «جرم انگاری آپارتاید جنسیتی» شد اما به معضلات و اشکال مختلف تبعیض سیستماتیک درباره زنان و افراد ترنس* و در کل سایر افراد جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌‌کیو پلاس اشاره‌ای نکرد که اتفاقا بخش کمتر گفته و شناخته شده آپارتاید جنسیتی در ایران است.

این جای خالی در نامه نرگس محمدی از منظر عدالت انتقالی مهم است. اگر عدالت انتقالی را پاسخی به نقض نظام‌مند و گسترده حقوق بشر درباره گروه‌های مختلف بدانیم، به رسمیت نشناختن تبعیض‌های موجود عیله زنان و افراد ال‌جی‌بی‌تی‌کیو در واقع محدود کردن دامنه عدالت انتقالی برای ایران است.

به عبارت دیگر اجرای عدالت انتقالی برای این گروه‌ها به منظور جبران خسارت و تضمین برای جلوگیری از تکرار آن‌ها در آینده در گرو این است که وجود تبعیض و نقض حقوق علیه آن‌ها به رسمیت شناخته شود و به همین جهت جای خالی اشاره به آن‌ها در نامه نرگس محمدی کاملا احساس می‌شود.

اشاره به این جای خالی از این جهت هم مهم است که مجموعه نیروهای تحول‌خواه از جمله فعالان حقوق بشر با کارنامه‌های درخشان و قابل تحسین باور داشته باشند برای عبور قطعی جامعه ایران از وضع موجود، همگی نیاز داریم که به طور مستمر محدودیت‌های ذهنی، ادراکی و رویکردهای انتخابی خودمان را به مشکلاتی از جمله نقض حقوق بشر گروه‌های مختلف شناسایی کنیم و خود این نیز مستلزم آشنایی هرچه بیشتر با مفاهیم و چارچوب‌های کارآمدی مانند عدالت انتقالی است. اگر غیر از این باشد نه تنها فرصت فعالیت‌های همه شمول و تاثیرگذار بر اکثریت جامعه از دست می‌رود بلکه نیروهای مخرب هم این فرصت را پیدا می‌کنند تا در حرکت تحول‌خواهی خلل‌های جدی وارد کنند.

برای مثال می‌توانید به برخی از کامنت‌های تهاجمی اکانت‌های مشکوک روی کارتون مانا نیستانی درباره نقش افراد جامعه الی‌جی‌بی‌تی‌کیو پلاس در عدالت انتقالی توجه کنید که روز گذشته در جاستیداد منتشر شد. گویا لشکر سایبری برای اختلاف‌افکنی میان تحول خواهان روی این موضوع که نقض حقوق افراد این جامعه توسط همه به رسیمت شناخته نمی‌شود، حساب جدی باز کرده است.

جاستیداد