روز هفده ماه می، روز جهانی مبارزه با ستیز علیه جامعه ال جی بی تی کیو پلاس (لزبین، گی، بایسکشوال، ترنس، کوئیر) نامگذاری شده است. این روز برای جلب توجه به خشونت و تبعیض علیه افراد این جامعه ایجاد شده تا حقوق و همچنین تبعیض گستردهای که علیه آنها در بیشتر نقاط جهان وجود دارد، یادآوری شود.
اما معنای این روز برای جامعه ایران و اجرای عدالت انتقالی در آن چیست؟
اول از همه، امروز در ایران با حکومتی سر و کار داریم که از اساس با حقوق افراد این گروهها دشمنی دارد و در کوئیرستیزی، ایجاد تبعیض و رقم زدن جنایت علیه آنها پیشگام است. مشکل اما وقتی بیشتر میشود که مشابه این نگرشها و رفتارها در بخشی از اپوزیسیون و حتی بخشی از افکار عمومی نیز وجود دارد. کم نبودند افراد و گروههایی که در اعتراضهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» تحمل دیدن پرچم رنگین کمان را نداشتند و خواستار به حاشیه رفتن آنها برای حفظ «اتحاد» بودند!
در واقع، جمهوری اسلامی نشان داده به دلیل هویت استبدادی و مرد/پدرسالارانهاش به هیچ عنوان حاضر نیست و نمیتواند از موضع کوئیرستیزی عقب نشینی کند. در این سالها نقض حقوق بشر علیه جامعه الجیبیتیکیو پلاس توسط جمهوری اسلامی به اشکال مختلفی اعمال شده. از احکام سنگین مانند اعدام، شلاق و بازداشت گرفته تا ترویج خشونت و ستیز علیه این افراد در سطوح مختلف جامعه که منجر به جنایتهایی مانند قتلهای مبتنی بر نفرت، قتلهای ناموسی، خشونت خانگی، درمانهای تبدیلی و سوق دادن افراد به خودکشی شده است.
به عنوان مثال ماکوان مولودزاده، یکی از افراد این جامعه بود که در سال ۱۳۸۶، طی یک دادرسی ناعادلانه به اتهام لواط به عنف، در سن ۲۰ سالگی اعدام شد. از این جهت و به دلیل وجود همین جنایتها، افراد جامعه الجیبیتیکیو پلاس در طی تمام این سالها دادخواه قربانیان در گروههای اجتماعی خود بودهاند.
در مقابل این وضعیت حکومت، نگرش و رفتارهای گروه اپوزیسیون قابل اصلاحتر به نظر میرسد. در این میان مسلح شدن گروههایی مانند روزنامهنگاران، فعالان کوئیر، فمینیستها، گروههای اتنیکی، اقلیتهای مذهبی و دینی، فعالان حقوق بشری و حتی خانوادههای دادخواه- که با تبعیض و جنایت تا بن استخوان آشنا هستند- به آگاهی و نگرشهای درست درباره حقوق افراد کوئیر کلیدی است. همچنین، آگاهی از مواردی که نقض حقوق آنها محسوب میشود هم ضروری است. درباره این موارد در جاستیداد بیشتر خواهیم نوشت.
به هرحال، گروههایی که به آنها اشاره شد باید آگاه باشند جامعه الجیبیتیکیو پلاس ایران با طیفی از رفتارهای ستیزهجویانه مانند ترس، نفرت، تبعیض، خشونت و آسیبهای روانی و جسمی مواجه است. بیماریانگاری هویت افراد کوئیر، جرمانگاری روابط آنها در قوانین مجازات اسلامی و عدم به رسمیت شناختن جنسیت و هویت جنسیتی از جمله مصداقهای کوئیرستیزی است که گروههای حساس به حقوق بشر باید از آنها شناخت کافی داشته باشند.
این آگاهی و به رسمیت شناختن حقوق جامعه الجیبیتیکیو پلاس توسط گروههای مختلف میتواند زمینه مشارکت و نقشآفرینی افراد این جامعه در عدالت انتقالی و ارکان مهمی مانند جبران خسارت را فراهم کند. در فقدان این آگاهی، احتمال نادیده گرفته شدن حقوق جامعه کوئیر و حذف آنها وجود دارد. بنابراین، حقوق این جامعه باید به رسمیت شناخته شود و فدای هیچ چیز، حتی رای اکثریت نشود.
اجازه بدهید این یادداشت را با اشاره به پاسخ اخیر رضا پهلوی در نشست لندن درباره گروههای اقلیت از جمله افراد جامعه الجیبیتیکیو پلاس به پایان ببریم. پهلوی از به کار بردن واژه «اقلیت» برای گروههایی مانند جامعه الجیبیتیکیو پلاس انتقاد کرده و گفته در یک حکومت مبتنی بر حقوق بشر، حقوق تمامی شهروندان باید برابر باشد و تبعیضی وجود نداشته باشد. او گفته علاوه بر وجود قوانین، نیاز به ضمانت اجرایی و فرهنگ سازی برای احترام به این حقوق نیز هست.
این دیدگاه اگرچه درست، اما ناقص است. پهلوی و سایر سیاسیون باید توجه کنند تحقق برابری حقوق، نیازمند توجه ویژه به گروههای تحت ستم و جبران محرومیتها و تبعیضهای تاریخی آنهاست. در همین مسیر، علاوه بر تدوین قوانین یکسان، باید اقدامات جبرانی ویژه و سیاستهای ترمیمی نیز در نظر گرفته شود. بنابراین به جای حذف واژه «اقلیت» درباره این گروهها، باید به جایگاه ویژه و تاریخ ستم علیه آنها توجه کرد.