عدالت انتقالی برای ایران

چرا و چگونه برای عدالت انتقالی«هنجارسازی» کنیم؟ 
یادداشتی برای شما که دغدغه آینده ایران را دارید ؛چرا و چگونه برای عدالت انتقالی«هنجارسازی» کنیم؟ 

چرا و چگونه برای عدالت انتقالی«هنجارسازی» کنیم؟ همراهان جاستیداد، فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و دادخواهان و شمایی که با مفهوم عدالت انتقالی کمابیش آشنا شده‌اید و این پرسش را دارید که چگونه می‌توان رفتارها و کنش‌های هدفمندی مبتنی بر عدالت انتقالی ایجاد کرد. این یادداشت برای شماست. برای پاسخ این

چرا و چگونه برای عدالت انتقالی«هنجارسازی» کنیم؟ 

همراهان جاستیداد، فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و دادخواهان و شمایی که با مفهوم عدالت انتقالی کمابیش آشنا شده‌اید و این پرسش را دارید که چگونه می‌توان رفتارها و کنش‌های هدفمندی مبتنی بر عدالت انتقالی ایجاد کرد. این یادداشت برای شماست. 

برای پاسخ این پرسش ابتدا باید درک کنیم صرف دانستن درباره عدالت انتقالی منجر به ایجاد رفتارهای متناسب با آن نمی‌شود. آنچه ما تاکنون در جاستیداد انجام داده‌ایم، یعنی تمرکز بر اطلاع‌رسانی و ارائه تحلیل، تنها نیمی یا حتی کمتر از نیمی از معادله است. 

یافته‌های علوم اجتماعی و همچنین تجربه ما در جاستیداد در تعامل با گروه‌های مختلفی که نسبت به موضوع عدالت انتقالی علاقه نشان داده‌اند، نشان می‌دهد که جامعه نه فقط به اطلاعات درست درباره عدالت انتقالی نیاز دارد، بلکه باید احساس کند که پذیرش آن مقبول و مطلوب است. ما مشاهده کرده‌ایم که افراد معمولاً زمانی آماده پذیرش ایده‌ای مانند عدالت انتقالی می‌شوند که ببینند چندین نفر از اطرافیانشان آن را قبول کرده‌اند و این پذیرش فایده‌های مشخصی دارد که ارزش آن بیش از هزینه‌هایش است. 

این یعنی وقتی ما با کسی درباره عدالت انتقالی صحبت می‌کنیم، او نه تنها به منطق و دلایل ما گوش می‌دهد، بلکه در ذهنش این پرسش‌ها هم مطرح می‌شود که آیا افراد دیگری که احترامشان را دارم این موضع را دارند؟ چه کسانی دیگر از عدالت انتقالی حمایت می‌کنند و آیا آن‌ها افرادی هستند که من می‌خواهم شبیه آن‌ها باشم؟ اگر جامعه‌ما واقعاً این مسیر را طی کند، چه فایده‌ای نصیب من و خانواده‌ام می‌شود؟ آیا این باعث می‌شود که کشورمان آرام‌تر، عادلانه‌تر و امیدوارکننده‌تری برای فرزندانمان باشد؟ این پرسش‌ها نشان می‌دهد که تغییر نگرش فراتر از ارائه استدلال‌های منطقی است و به ایجاد فضایی نیاز دارد که در آن مردم احساس کنند عدالت انتقالی مسیری امیدبخش و قابل دستیابی است. 

 

 شبکه‌ شما خیلی مهم است 

درک این نکته حیاتی است که هر یک از شما در قلب شبکه‌ای(فارغ از کمیت آن) از روابط قرار دارید که فراتر از آنچه تصور می‌کنید، قدرتمند است. این شبکه‌ها نه فقط کانال انتقال اطلاعاتند که همچون منشوری عمل می‌کنند و معنا و تفسیر پیام‌هایتان را شکل می‌دهند. وقتی شما درباره عدالت انتقالی صحبت می‌کنید، شبکه‌تان نه تنها محتوای سخنان شما را دریافت می‌کند، بلکه آن را در چارچوب اعتماد و احترامی که به شما دارند، تفسیر می‌کند. 

این به آن معناست که نقش شما فراتر از صرف انتقال اطلاعات است. شما در حال شکل‌دادن به این موضوع هستید که چه نوع افرادی از عدالت انتقالی حمایت می‌کنند و چرا این حمایت معقول و مطلوب است. این در واقع همان پایه‌گذاری هنجارهای جدید در جامعه است. 

 

از الگوسازی تا هنجارسازی 

با این درک، حالا وقت آن رسیده که گام بعدی را برداریم. به جای اینکه صرفاً توضیح دهیم که عدالت انتقالی چیست، باید نشان دهیم که پذیرش آن نشانه بلوغ و مسئولیت‌پذیری است. هدف ما تبدیل عدالت انتقالی از یک «مطالبه سیاسی» به یک «هنجار اجتماعی» است. 

در گفتگوهای روزمره، می‌توانیم این مفهوم را به ارزش‌هایی که مخاطبانمان قبلاً می‌پذیرند، پیوند دهیم. کسی که برای عدالت ارزش قائل است، خودش متوجه می‌شود که عدالت انتقالی یعنی این که کسانی که آسیب دیده‌اند حق‌شان را بگیرند و کسانی که آسیب زده‌اند پاسخگو باشند – دقیقاً همان چیزی که او از عدالت انتظار دارد. یا کسی که اهل پیشرفت و توسعه است، با شنیدن تجربه کشورهای توسعه یافته درک می‌کند که مواجهه صادقانه با گذشته برای توسعه پایدار ضروری بوده است. 

کلید موفقیت در این است که گفتگوها از احساسات و نگرانی‌های مشترک شروع شوند. وقتی در جمع خانوادگی یا دوستان پرسش‌هایی مطرح می‌شود مثل «چرا ما هنوز نمی‌دانیم چه بر سر آن‌همه نفری که ناپدید شدند آمده؟» یا «چطور ممکن است جامعه‌ای که تجربیاتش را فراموش کند، راه درستی پیدا کند؟» در این لحظه‌ها، عدالت انتقالی نه به‌عنوان یک مفهوم نظری، بلکه به‌عنوان پاسخی طبیعی به همین نگرانی‌ها مطرح می‌شود. 

 

نقش شما در تعریف هنجارها 

هر یک از شما با موضع‌گیری‌تان درباره عدالت انتقالی، در واقع در حال تعریف این موضوع هستید که چه کسانی از این مفهوم حمایت می‌کنند. وقتی شما با اطمینان و آرامش درباره ضرورت مواجهه با گذشته صحبت می‌کنید، دیگران این پیام را دریافت می‌کنند که افراد اندیشمند و دلسوز چنین موضعی دارند. این فرآیند طبیعی شکل‌گیری نگرش‌هاست. مردم نگاه می‌کنند که چه کسانی از ایده‌ای حمایت می‌کنند و آیا آن‌ها افرادی هستند که دوست دارند شبیه آن‌ها باشند یا نه. 

در مکالمات عادی درباره مسائل اجتماعی، بسیاری از ما به طور طبیعی اشاره می‌کنیم که راه‌حل مشکلات از درک صادقانه ریشه‌هایشان می‌گذرد. یا وقتی درباره آینده کشور صحبت می‌کنیم، به طور معمول این انتظار را داریم که هر برنامه جدی باید با واقعیت‌های موجود روبرو شود. همین منطق در زمینه عدالت انتقالی نیز اعمال می‌شود و مردم خودشان به این نتیجه می‌رسند که نمی‌توان آینده‌ای سالم بدون مواجهه عادلانه با گذشته ساخت. 

 

فراموش نکنید 

حقیقتا فراموش نکنید که تغییر هنجارها تدریجی است، اما وقتی شکل بگیرد، بسیار پایدار و قدرتمند خواهد بود. شما در حال مشارکت در فرایندی هستید که نگرش جامعه را به‌طور بنیادین تغییر می‌دهد. هر گفتگو، هر موضع‌گیری، هر حمایت شما، دارد هنجاری جدید را در جامعه ما شکل می‌دهد. 

در صورتی که شما و همه ما در این کار موفق شویم ایران آینده، ایران پساجمهوری اسلامی کشوری خواهد بود که مواجهه صادقانه با گذشته را نشانه بلوغ و قدرت می‌داند، نه ضعف و شما، با شبکه‌های قدرتمندتان و ارتباط‌های روزمره‌تان در همین امروز در حال ساختن آن آینده هستید. 

جاستیداد