عدالت انتقالی برای ایران

نسخه معیوب پزشکیان برای زنان و دختران کمی دلجویی و قدری مهربانی به‌جای عدالت انتقالی!
نسخه معیوب پزشکیان برای زنان و دختران 

کمی دلجویی و قدری مهربانی به‌جای عدالت انتقالی! انتخاب رئیس دولت در ایران که به دور دوم و رقابت بین مسعود پزشکیان و سعید جلیلی کشیده، این‌روز‌ها ابعادی پیدا کرده که از منظر عدالت انتقالی قابل بررسی است. پزشکیان به‌عنوان نماینده اصلاح‌طلبان تلاش می‌کند با قانع کردن دست‌کم بخشی از

فهرست مطالب

کمی دلجویی و قدری مهربانی به‌جای عدالت انتقالی! 

 
انتخاب رئیس دولت در ایران که به دور دوم و رقابت بین مسعود پزشکیان و سعید جلیلی کشیده، این‌روز‌ها ابعادی پیدا کرده که از منظر عدالت انتقالی قابل بررسی است. پزشکیان به‌عنوان نماینده اصلاح‌طلبان تلاش می‌کند با قانع کردن دست‌کم بخشی از ۶۰ درصد واجدان رای که انتخابات را تحریم کرده‌اند، مسابقه درون نظام برای انتخاب رئیس دولت را ببرد. او سعی می‎کند نظر زنان و دختران که بخش مهمی از جامعه تحریم‌کننده انتخابات هستند را تغییر دهد و آنها را پای صندوق نظام بیاورد. 

این بخش از جامعه ایران که در جریان خیزش زن، زندگی، آزادی هزینه اصلی یکی از خونبار‌ترین سرکوب‌های جمهوری اسلامی را داده، مطالبه‌هایی فراتر از تعارف‌ها و مهربانی‌های انتخاباتی امثال پزشکیان را دارد. آنها خواهان اجرای عدالت درباره خودشان هستند که یکی از ارکان اصلی عدالت انتقالی است. آنها می‌خواهند محاکمه عاملان نقض حقوق خودشان را ببیند و حقیقت کشته شدن امثال ژینا امینی، نیکاشاکرمی، آیدا رستمی و…. روشن شود. 

با‌این‌حال، هیچ کاندیدایی در انتخاباتی که به سبک جمهوری اسلامی برگزار می‌شود، نمی‌تواند مطالبه‌‌های آنها را محقق کند یا حتی به آنها نزدیک شود، زیرا اگر از اساس بخواهد با چنین نیتی وارد میدان شود از فیلتر شورای نگهبان عبور نمی‌کند! 

به‌ویژه اینکه گفته می‌شود برای این انتخابات رهبر جمهوری اسلامی هم پیام روشنی درباره موضوع حجاب اجباری به همه کاندیدا‌ها داده و آن را یکی از خطوط قرمز کرده است. 
 

فارغ از این ویترین شعار‌ها و وعده‌های کهنه، وقتی حرف از حجاب اجباری می‌شود، پزشکیان می‌گوید اگر زنان زیر بار آن نمی‌روند، مشکل از تربیت حکومت است! توجه کنید، اصلا حرف از «حق» نیست. چیزی شبیه این است که پدری بگوید اگر فرزندم کج می‌رود، تربیت من هم اشکال دارد. در جوهره این نگاه چیزی تحت عنوان حق پوشش برای زنان و دختران به رسمیت شناخته نمی‌شود! 

پزشکیان درباره خون‌های ریخته‌شده زنان و دختران و آسیب‌های وارد شده به آنان در جریان زن زندگی آزادی هم چیزی از اجرای عدالت نمی‌گوید و حداکثر به این بسنده می‌کند که باید از دلجویی می‌شد. واقعا؟! آیا این دلجویی قرار است جای اجرای عدالت درباره آمران و عاملان کور کردن چشم زنان و دختران را بگیرد؟ آن هم به این گناه که نمی‌خواستند زیر بار پوشش ایدئولوژیک و پدرسالارانه جمهوری اسلامی بروند؟ آیا این دلجویی جای جبران خسارت مادی و معنوی را می‌گیرد که از ارکان مهم عدالت انتقالی است؟ آیا این دلجویی تضمین می‌کند که فردا حکومت دوباره از دنده چپ بلند نشود و با بهانه‌های ریز‌و‌درشت دوباره حقوق زنان و دختران را نقض نکند و آنها را به مسلخ نبرد؟! 

پزشکیان نه می‌خواهد و نه می‌تواند از خط قرمز نظام عبور کند. به همین دلیل او و مبلغانش وقتی حرف از حقوق زنان و دختران می‌شود، به همان شعار‌های کلی و مبهم بسنده می‌کنند که پیش‌تر توسط افرادی چون سید محمد خاتمی و حسن روحانی با بسته‌بندی‌های به‌مراتب جذاب‌تر عرضه و فروخته شده؛ از‌جمله وعده استفاده از توان دختران و زنان در جهت پیشبرد اهداف کشور (شما بخوانید نظام!) ارتقای سرمایه اجتماعی زنان و خانواده، و رفع موانع فراروری فعالیت اقتصادی آنها و….. 

در‌نهایت، رویکرد انتخاباتی پزشکیان درباره زنان و دختران در ایران فاقد حرف حساب و به‌عبارت‌دیگر عناصر اساسی عدالت انتقالی است. 

به خاطر داشته باشیم تحقق عدالت انتقالی در ایران نیازمند اعتراف به اشتباه‌های گذشته، اجرای عدالت، جبران خسارت قربانیان، اصلاح قانون‌های تبعیض‌آمیز و ایجاد تضمین‌های لازم برای عدم تکرار جنایت و سرکوب است 

به امید ایران آزاد، همه شمول و بدون تکرار نقض حقوق! 

جاستیداد