عدالت انتقالی برای ایران

مصالح عالیه کودک در عدالت انتقالی؛ بهانه نقض حقوق کودک یا عامل مراقبت از آن‌ها
مصالح عالیه کودک در عدالت انتقالی؛ بهانه نقض حقوق کودک یا عامل مراقبت از آن‌ها

این یادداشت، دومین مطلب از سلسله مطالب جاستیداد با تمرکز بر عدالت انتقالی و کودکان است و با این فرض نوشته شده که نسبت به رابطه کودکان با عدالت انتقالی حساس شده‌ایم. حالا می‌خواهیم نگاه عمیق‌تری به نقش کودکان در عدالت انتقالی بیاندازیم. یکی از پایه‌های پیمان‌نامه حقوق کودکان، به

فهرست مطالب

این یادداشت، دومین مطلب از سلسله مطالب جاستیداد با تمرکز بر عدالت انتقالی و کودکان است و با این فرض نوشته شده که نسبت به رابطه کودکان با عدالت انتقالی حساس شده‌ایم. حالا می‌خواهیم نگاه عمیق‌تری به نقش کودکان در عدالت انتقالی بیاندازیم.
یکی از پایه‌های پیمان‌نامه حقوق کودکان، به عنوان مرجع رعایت حقوق کودکان و حمایت از آن‌ها، مصالح عالیه کودکان است. طبق نظریه تفسیری شماره ۱۴ که به این اصل مهم می‌پردازد، رعایت مصالح عالیه کودکان در تمام موضوعاتی که به آن‌ها مرتبط است، باید مد نظر باشد. البته رعایت مصالح عالیه کودکان نباید بهانه‌ای برای نادیده گرفتن کودکان و حقوق‌شان باشد.
با تمرکز بر رعایت حق بر شنیده شدن در سازوکارهای عدالت انتقالی، درباره این اصل مهم فکر کنیم:
رعایت حق بر شنیده شدن کودکان در سازوکارهای عدالت انتقالی به این معناست که نه تنها کودکان در جریان تدوین این سازوکارها مداخله داشته باشند، بلکه بخشی از روند تحقیق و روشن شدن حقیقت، اجرای عدالت، جبران خسارت، به خاطر سپاری و اصلاح ساختارها نیز باشند.
در موارد زیادی می‌بینیم که دست اندرکاران عدالت انتقالی، به بهانه رعایت مصالح عالیه کودکان، کودکان را نادیده می‌گیرند. مثلا آن‌ها به این بهانه، از گفت‌وگو با کودکان برای مستند کردن موارد نقض حقوق بشر خودداری می‌کنند و به شنیدن روایت بزرگسالان از این موارد اکتفا می‌کنند. گرچه آن‌ها به درستی می‌گویند که مصاحبه با کودکان قربانی و بازمانده از جنایات حقوق بشری، به دانش و تخصص ویژه‌ای نیاز دارد و بدون آن، مصالح عالیه کودکان رعایت نشده، اما رعایت مصالح عالیه کودکان نباید بهانه نادیده گرفتن آن‌ها باشد. بلکه بر عکس، باید مطمئن باشیم کودکان از تمام حقوق‌شان در پیمان‌نامه حقوق کودکان، به صورت موثر بهره‌مند شده‌اند.
برای درک بهتر مصالح عالیه کودکان، به مفاهیم سه گانه مرتبط با آن اشاره کنیم:
۱) در هر تصمیم‌گیری که برای یا در مورد کودکان به صورت عمومی، گروهی از کودکان یا یک کودک اتخاذ می‌شود، رعایت مصالح آن‌ها باید در اولویت باشد؛ به خصوص وقتی مصالح گروه‌ها و افراد متفاوتی از جمله بزرگسالان نیز در تصمیم‌گیری‌ها مطرح می‌شود.
۲) هرگاه حق و قانونی، تفسیرهای مختلفی داشته باشد، آن تفسیری باید مد نظر باشد که در خدمت مصالح عالیه کودکان است.
۳) هر تصمیمی که یک کودک،‌گروهی از کودکان یا عموم کودکان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، باید به گونه‌ای روشن و قابل دفاع نشان دهد که چطور مصالح عالیه کودکان در آن لحاظ شده، چطور حقوق کودکان که به خاطر مصلحت‌شان، ممکن است در مقابل هم قرار گیرند، وزن‌دهی شده‌اند و تصمیم نهایی برای نحوه رعایت حقوق کودکان، با چه منطقی گرفته شده است.

به این ترتیب اصل بر این است که کودکان در سازوکارهای عدالت انتقالی نقش موثر ایفا کنند. حالا در نظر بگیریم که برای رعایت حق کودکان بر شنیده شدن، راهکار مصاحبه با کودکان، به عنوان روشی برای کشف حقیقت در نظر گرفته می‌شود. دست اندرکاران اجرای عدالت انتقالی باید روشن کنند که در جریان مصاحبه با کودکان، چطور سایر حقوق آن‌ها، به‌ویژه حق بر سلامتی روان‌شان، در نظر گرفته شده است.
تجربه سایر کشورها در مسیر تحقق عدالت انتقالی با محوریت تمام قربانیان از جمله کودکان، به توصیه‌هایی انجامیده که برای ما در مسیر تدوین سازوکارهای عدالت انتقالی کمک می‌کنند؛ برای نمونه، آموزش متخصصان نسبت به حقوق کودکان و همکاری متخصصان مختلف، همچنین حضور روانشناسان در کنار حقوق‌دانان و سایر افراد متخصص. رعایت مصالح عالیه کودکان در سایر ارکان عدالت انتقالی از جمله سازوکارهای غیرقضایی و تضمین عدم تکرار نیز باید رعایت شود.
جاستیداد