عدالت انتقالی برای ایران

کودکان باید حق انتخاب داشته باشند
مشارکت و نقش کودکان در  عدالت انتقالی  

این مطلب، بخشی از سلسله مطالب جاستیدا با تمرکز بر عدالت انتقالی و کودکان است. در این مطلب توضیح می‌دهیم که چرا کودکان لازم است تا نقش محوری و موثر در عدالت انتقالی داشته باشند. در بسیاری از موارد، کودکان، نه قربانیان غیرمستقیم نقض‌های حقوق بشری، بلکه هدف مستقیم خشونت

فهرست مطالب

این مطلب، بخشی از سلسله مطالب جاستیدا با تمرکز بر عدالت انتقالی و کودکان است. در این مطلب توضیح می‌دهیم که چرا کودکان لازم است تا نقش محوری و موثر در عدالت انتقالی داشته باشند.  

در بسیاری از موارد، کودکان، نه قربانیان غیرمستقیم نقض‌های حقوق بشری، بلکه هدف مستقیم خشونت هستند. بسیاری از دولت‌ها، از جمله حکومت استبداد دینی در ایران، از آسیب‌پذیری کودکان برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند. مثلا در انقلاب «زن، زندگی، آزادی» دیدیم که چطور کودکان به طور سیستماتیک هدف آسیب و نقض حقوق‌ قرار گرفتند. قتل، مجروح و معلول کردن کودکان، دستگیری فراقضایی، شکنجه و آزارجنسی، محرومیت از تحصیل و استفاده از کودکان به عنوان کودک-سرباز، نمونه‌های بارز نقض حقوق کودکان در جریان خیزش ژینا بود.  

از طرف دیگر، در همین خیزش، کودکانِ بدون شناسنامه بلوچ، حتی در بین کشته، زخمی یا دستگیر شدگان هم جایی نداشتند. آن‌ها نسل‌هاست که از حقوق اولیه و اساسی خود -که با حق داشتن اوراق هویتی مرتبط است- از جمله دسترسی به آموزش، سلامت و برخورداری از امکانات رشد محروم هستند.  

همچنین، بسیاری از انواع نقض حقوق کودکان، به صورت قانونی و سیستماتیک اتفاق می‌افتد. کودکان، به خصوص کودکان دختر، به شکل قانونی خرید و فروش می‌شوند و تحت نام ازدواج، مورد آزارجنسی و تجاوز قرار می‌گیرند. حجاب اجباری، که با حق بر سلامتی، بازی و تفریح در کنار حق آزادی باور و مذهب پیوند خورده است، به شکل قانونی حقوق تمام کودکان دختر را نقض می‌کند. گرچه هم ازدواج کودکی و هم حجاب اجباری با عنوان «احترام به فرهنگ» از سوی حکومت ایران توجیه می‌شود، اما حق بر حفظ فرهنگ، زبان و دین کودکان متعلق به ملیت‌ها و اتنیک‌های متفاوت، به صورت سیستماتیک نقض می‌شود.  

تبعیض ساختاری، بسیاری از کودکان، به خصوص کودکان متعلق به ملیت‌ها و اتنیک‌های متفاوت را که اغلب در مناطق کمتر توسعه یافته یا توسعه نیافته زندگی می‌کنند، از بسیاری از حقوق‌شان از جمله حق بر زندگی، سلامتی و رشد محروم کرده است.  

به این موارد، باید خشونت علیه کودکان دارای معلولیت، کودکان دارای جنسیت‌های متفاوت، کودکان مهاجر و پناهجو، کودکان حاصل از روابط خارج از ازدواج و گروه‌های دیگر را هم اضافه کرد.  

با این مقدمه، آیا قابل تصور است که کودکان، بخش مهمی از عدالت انتقالی نباشند؟ گرچه ممکن است پاسخ ساده به این پرسش، «خیر» باشد، اما در عمل و در بسیاری از نمونه‌های اجرای عدالت انتقالی بعد از نقض‌های گسترده حقوق بشری، کودکان، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های فراموش‌شده دوران رسیدگی به جنایات حقوق بشری بوده‌اند.  

حق بر شنیده شدن، یکی از حقوق کودکان، طبق پیمان‌نامه حقوق کودکان است. بنابراین نادیده گرفتن کودکان در سازوکارهای مرتبط با عدالت انتقالی، نقض حقوق کودکان محسوب می‌شود. البته اگر قرار باشد کودکان در جریان رسیدگی‌های حقوق بشری به جنایات گذشته، در نظر گرفته شوند، آن‌ها باید از اولین گام‌های تدوین سازوکارهای مرتبط با عدالت انتقالی نقش ایفا کنند. 

 با در نظر گرفتن ماده ۱۲ پیمان‌نامه حقوق کودک  و نظریه تفسیری شماره ۱۲، کودکان مانند سایر قربانیان و بازماندگان جنایات گذشته باید بتوانند خواسته‌های خود را از سازوکارهای عدالت انتقالی بیان کنند و در تدوین و اجرای این سازوکارها نقش داشته باشند. تاکید بر «ایفا کردن نقش توسط کودکان» برای این است تا یادآوری شود که تنها کافی نیست تا بزرگسالان در تدوین سازوکارهای عدالت انتقالی، حقوق کودکان را در نظر بگیرند.  

رسیدن به این نقطه به آموزش و تمرین نیاز دارد. در شرایطی که حکومت ناقض حقوق بشر و حقوق کودکان همچنان بر سر کار است، نهادهای مدنی، فعالان و گروه‌های سیاسی، رسانه‌های آزاد و متخصصان باید بتوانند در مسیر آموزش و تمرین مشارکت دادن کودکان در فعالیت‌های اجتماعی، مدنی و سیاسی نقش موثر و جدی ایفا کنند.  

منبع عکس: عفو بین‌الملل/ Amnesty International

جاستیداد