همانطور که پیشتر هم نوشتهایم، ایران دیر یا زود در موقعیتی قرار خواهد گرفت که باید به طور جدی وارد فرایند عدالت انتقالی شود. در این مسیر، رسانهها میتوانند و باید نقش تعیینکنندهای در گفتمانسازی و تبیین چارچوبهای نظری و عملی عدالت انتقالی داشته باشند. هر سندی برای عدالت انتقالی در ایران هم باید نقش روزنامهنگاران را به روشنی تعریف کند؛ نقشهایی که به نظر میرسد رسانهای مانند ایران وایر به آنها توجه دارد.
مصاحبه اخیر پژمان تهوری از ایران وایر با پرستو فروهر نمونهای از اهمیتی است که این رسانه به عدالت انتقالی و مباحث دوران گذار میدهد. این رسانه با مدیریت و محوریت مازیار بهاری، با تکیه بر روزنامهنگارانی چون طهوری و ایدا قجر، نشان داده که عدالت انتقالی و مباحث دادخواهی را با نگاهی عمیق و کیفی دنبال میکند. کما اینکه خود مازیار بهاری، مدیر ایران وایر در گفتگویی تأملبرانگیز با رالف مایر، چهره کلیدی مذاکرات پایان آپارتاید در آفریقای جنوبی، به موشکافی مفهوم عدالت انتقالی پرداخته بود. همچنین گزارش تکاندهنده آیدا قجر از آشویتس که در چارچوب عدالت انتقالی و به ویژه رکن به خاطر سپاری قابل تعریف است، نمونه دیگری از این رویکرد حرفهای است.
پرسشهای هوشمندانه تهوری در گفتگو با فروهر نیز نشان میدهد که او درک درستی از پیچیدگیهای مفهوم عدالت انتقالی و چالشهای دوران گذار دارد.
در عین حال فروهر در گفتگو با ایران وایر، به نکتههای کلیدی و تعیینکنندهای اشاره میکند که برای عدالت انتقالی در ایران مهم است. او که خود بیش از دو دهه است در مسیر دادخواهی قتل پدر و مادرش گام برداشته، با تجربهای ارزشمند از چالشهای این راه سخن میگوید.
مبارزه با فراموشی
نخستین و شاید مهمترین تأکید او بر مبارزه با فراموشی است؛ اصلی بنیادین که حتی در دوران پیشاگذار نیز باید محور اصلی حرکت دادخواهان باشد. فروهر به درستی فراموشی را همدست بزرگ بیعدالتی میداند. در جامعهای که سرکوب مستمر، امکان روایت حقیقت را محدود میکند، فراموشی میتواند به پذیرش تدریجی ظلم و عادیسازی آن منجر شود. این همان چیزی است که نظامهای سرکوبگر از آن سود میبرند و به همین دلیل است که مبارزه با فراموشی یا به عبارت دیگر به خاطرسپاری یکی از ارکان اصلی عدالت انتقالی به شمار میرود.
ضرورت شکلگیری یک نیروی اجتماعی قدرتمند برای پیشبرد عدالت انتقالی
موضوع محوری دیگر که فروهر به آن میپردازد، ضرورت شکلگیری یک نیروی اجتماعی قدرتمند برای پیشبرد عدالت انتقالی است. او با اشاره به تجربه تلخ کمیته دفاع از حقوق قربانیان قتلهای سیاسی که در نهایت با سرکوب حکومت از هم پاشید، نشان میدهد که چگونه فقدان این نیروی اجتماعی منسجم میتواند روند دادخواهی را با چالش مواجه کند. این تجربه زیسته برای آینده عدالت انتقالی در ایران بسیار آموزنده است.
تفاوتهای اساسی میان دادخواهی و انتقامجویی
شاید مهمترین بخش سخنان فروهر، تأکید او بر تفاوتهای اساسی میان دادخواهی و انتقامجویی است. او در بحث عدالت ترمیمی، نکتهای کلیدی را مطرح میکند با این مضمون که طرح بحث بخشش پیش از دادرسی عادلانه و روشن شدن حقیقت، نه تنها راهگشا نیست که میتواند به تحریف مسیر عدالتخواهی منجر شود. فروهر همچنین با اشاره به تجربه دادگاه حمید نوری در سوئد، نشان میدهد که چگونه میتوان دادخواهی را با حفظ اصول انسانی و حقوق متهم پیش برد.
این دیدگاههای فروهر از آن رو اهمیت دارد که میتواند چارچوبی عملی برای عدالت انتقالی در ایران فراهم کند. او نشان میدهد که چگونه میتوان از تجربههای تلخ گذشته، مانند اعدامهای پس از انقلاب، درس گرفت و مسیری متفاوت را در پیش گرفت. تأکید او بر لغو مجازات اعدام، پایان دادن به مصونیت از مجازات برای آمران و عاملان جنایتهای سیاسی، و بازسازی دستگاه قضایی مستقل میگوید که دادخواهی میتواند و باید مسیری رو به آینده باشد، نه صرفا تسویه حساب با گذشته.
منبع عکس: ایران وایر