عدالت انتقالی از پنج رکن اساسی حقیقت، عدالت، جبران خسارت، تضمین عدم تکرار و به خاطرسپاری تشکیل شده است.
در این نوشته برای آشنایی با رکن«عدالت» به روزهای ابتدایی انقلاب ۱۳۵۷ و اعدامهای آغاز آن دوران میرویم. روزهایی که بسیاری به اتهام همکاری با رژیم سابق در جلساتی موسوم به دادگاههای انقلاب محاکمه میشدند و فردای آن روز صرفا تصویر و نامی بر روزنامهها بودند.
البته نیمنگاهی به دهها انقلاب و مخاصمه داخلی و بینالمللی نشان میدهد این حکایت مختص ایران نیست. شاید به همین دلیل ژان پل سارتر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، در نمایشنامه «چرخدنده»، صحنه محاکمه انقلابی رهبری سابق را چنان به تصویر میکشد که خواننده با تمام آگاهی خود از جنایات او، به این فکر میافتد که این محاکمه عادلانه نیست.
به دلیل همین نقضهای گسترده حقوق بشری، عدالت انتقالی توجه ویژهای به چرایی و چگونگی اجرای عدالت دارد. اساسا فرآیند اجرای عدالت به دو دلیل کلی اهمیت ویژهای دارد. از سویی، اجرای عدالت یعنی حرکت در مسیر التیام زخمها و احقاق حقهای پایمالشده. از سوی دیگر، محاکمات عادلانه و مجازات صحیح میتواند به مثابه پایهگذاری اولین خشتها برای پایهگذاری نظم جدید و آغازی برای عبور از گذشته باشد.
شما که درحال خواندن این پست برای آشنایی با رکن عدالت در عدالت انتقالی هستید، باید دو مفهوم «عدالت کیفری» و «عدالت ترمیمی» را از هم جدا کنید. عدالت انتقالی بیش از آنکه بر «عدالت کیفری» تاکید کند، به دنبال «عدالت ترمیمی» است. اینجا دیگر صحبت از آویزان کردن افراد بر تیرهای چراغ برق نیست.
مثلا در جریان عدالت انتقالی بعد از نسلکشی روآندا، مردم پس از کیفر سران اصلی جنایتها تصمیم گرفتند جنایتکاران خردهپا که به دلیل نادانی به بازوی اجرایی جنایت تبدیل شده بودند را در بستری دیگر با عدالت رو به رو سازند. بستر محاکم «گاچاچا» اجازه مکالمه بین قربانی و جنایتکار را داد. جنایتکاران از کارهایشان آگاه شدند. به آنها اجازه داده شد تا با دستگاه عدالت همکاری کنند، شوند، آموزش ببینند و تلاش کنند که بخشش قربانیان را جلب کنند.
نباید فراموش کنیم که عدالت در معنای مدرن در پی «ساختن» و «اصلاح» است. دیگر عصر مجازاتهایی که بدن مجرم، صحنه به تصویر کشیدن قدرت حاکم و پلیدی جرم بود به سر آمده است. خصوصا اگر مسئله، مجازات افرادی باشد که بنابر یک ایدئولوژی، جنایتشان توسط دستگاه سیاسی توجیه شده باشد. همچنین، «ساختن و اصلاح» در بستر اجرای عدالت در عدالت انتقالی باید ظرافتهایی مانند آینده جامعه، نیروی کار، شرایط اقتصادی و بسیاری موارد دیگر را درنظر بگیرد.
ظرافتهایی که خصوصا در جامعهای مانند جامعه ایران، اهمیت بیشتری پیدا میکند. در همین راستا، به نظر لازم است که جامعه قدمی جدی در راه گسترش خوانش مبتنی بر عدالت ترمیمی برای آینده ایران بردارد. چرا که عدالت ترمیمی علاوه بر تاکید بر مجازات، به عناصری مانند گفتوگو میان قربانی و مجرم، تقویت حس مسئولیتپذیری در مجرم و میانجیگری برای گسترش صلح و آشتی تاکید دارد. با این نگاه خواهیم توانست شکافها را در آینده بهتر رفع به بیان دیگر، گمشدههای این سالها یعنی حقوق بشر، حاکمیت قانون و دموکراسی را بهتر پیدا خواهیم کرد.