عدالت انتقالی برای ایران

برای آن‌ها که ادعای تعهد به این مسیر را دارند؛ فرهنگ عدالت انتقالی چیست؟ 

فرهنگ عدالت انتقالی چیست؟   وقتی از عدالت انتقالی سخن می‌گوییم، برخی تصور می‌کنند که تنها با مجموعه‌ای از قوانین و مقررات قضایی و چارچوب حقوقی طرف هستیم. اما حقیقت این است که عدالت انتقالی جنبه‌های دیگری هم دارد، از جمله اینکه یک فرهنگ است. فرهنگی که دارای ارزش‌ها، هنجارها و

فهرست مطالب

فرهنگ عدالت انتقالی چیست؟  

وقتی از عدالت انتقالی سخن می‌گوییم، برخی تصور می‌کنند که تنها با مجموعه‌ای از قوانین و مقررات قضایی و چارچوب حقوقی طرف هستیم. اما حقیقت این است که عدالت انتقالی جنبه‌های دیگری هم دارد، از جمله اینکه یک فرهنگ است. فرهنگی که دارای ارزش‌ها، هنجارها و رویکردهای مشخص است. 

همانطور که بارها در جاستیداد نوشتیم، عدالت انتقالی بر پایه پنج رکن اساسی استوار است یعنی کشف حقیقت، اجرای عدالت، جبران آسیب‌ها، تضمین تکرار نشدن و به خاطرسپاری. اما آنچه که این ارکان را به هم پیوند می‌دهد، مجموعه‌ای از ارزش‌های غیرقابل انکار است که نمی توان بدون پایبندی به آنها ادعای تعهد به عدالت انتقالی برای آینده را داشت. 

ارزش‌های بنیادینی که باید حتما باشند 

محوریت دادخواهان و آسیب‌دیدگان، نخستین و اساسی‌ترین ارزش این فرهنگ است. این به معنای آن است که حقوق، کرامت و نیازهای کسانی که آسیب دیده‌اند، در مرکز همه تصمیمات قرار می‌گیرد. هیچ مذاکره‌ای، هیچ سازش سیاسی‌ای و هیچ اولویت دیگری نمی‌تواند این اصل را نادیده بگیرد. 

پاسخگویی، دومین ارزش بنیادین است. این فرهنگ بر پاسخگویی مرتکبان نقض‌های حقوق بشر تأکید دارد و تداوم فضای بی‌کیفری را غیرقابل قبول می‌داند. این پاسخگویی نه تنها از طریق محاکمه، بلکه از طریق ساز وکارهای مختلف، مثلا آزادی رسانه‌ها و تضمین آزادی بیان برای جستجوی آزادانه و ارائه بدون سانسور حقیقت تحقق می‌یابد. 

قانون‌مندی، سومین ارزش اساسی است. این فرهنگ بر تقویت نهادهای قضایی و قانونی تأکید دارد تا از تکرار نقض‌ها جلوگیری شود. اما این قانون‌مندی نه صرفاً فرمالیستی، بلکه مبتنی بر احترام به کرامت انسانی است. 

جستجوی حقیقت، چهارمین ارزش کلیدی است. این فرهنگ بر کشف و به رسمیت شناختن حقایق گذشته برای مقابله با انکار و درمان زخم‌های اجتماعی تأکید دارد. حقیقت در این فرهنگ، نه ابزار انتقام، بلکه پایه شفایابی است. 

انسجام اجتماعی، پنجمین ارزش بنیادین است. اما این انسجام اجتماعی نه بر پایه فراموشی که بر پایه عدالت و شناخت حقیقت شکل می‌گیرد. انسجام اجتماعی حقیقی تنها زمانی ممکن است که آسیب‌دیدگان احساس کنند که عدالت برقرار شده است. 

پیشگیری، ششمین ارزش بنیادین است. این فرهنگ بر ایجاد ساز‌ وکارها و نهادهای قوی برای جلوگیری از تکرار نقض‌های حقوق بشر تأکید دارد. این پیشگیری شامل مواردی مانند اصلاحات نهادی، آموزش حقوق بشر، تقویت نهادهای مدنی و ایجاد سیستم‌های هشدار زودهنگام است. بدون این رویکرد پیشگیرانه، همه تلاش‌های عدالت انتقالی ناکام خواهد بود. 

تجلی فرهنگی عدالت انتقالی؛ از یادبود تا تربیت 

این فرهنگ خود را نه تنها در محاکمه‌ها و کمیسیون‌های حقیقت، بلکه در جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز نشان می‌دهد. یادبودها و حافظه تاریخی بخش جدایی‌ناپذیر این فرهنگ هستند. می‌دانیم که در شیلی، زنان با بافتن آثار پارچه‌ای «آرپیه‌راس» نه تنها رنج خود را مستندسازی کردند، که روایتی مقاوم در برابر فراموشی خلق کردند. این کار هنری، تجلی فرهنگی عدالت انتقالی بود. 

اصلاح آموزش تاریخ و ترویج فرهنگ حقوق بشر، دیگر بُعد این فرهنگ است. در آلمان، آموزش اجباری درباره هولوکاست نه تنها یک سیاست آموزشی، که تعهدی فرهنگی برای پیشگیری از تکرار است. این آموزش بر اساس ارزش‌های عدالت انتقالی طراحی شده و نسل‌ها را با این ارزش‌ها آشنا می‌کند. 

یا مثلا تجربه کمیسیون حقیقت و انسجام اجتماعی آفریقای جنوبی نشان داد که وقتی بیش از ۲۰ هزار نفر از آسیب‌دیدگان در بیش از ۲ هزار جلسه عمومی شهادت دادند، فرهنگ عدالت انتقالی در عمل پیاده شد. این فرآیند نه تنها حقایق را کشف کرد، بلکه ارزش‌های مشخصی را در جامعه نهادینه کرد یعنی احترام به کرامت انسانی، اهمیت شنیدن صدای آسیب‌دیدگان، و ضرورت مواجهه با گذشته. 

به هرحال نتیجه اینکه فرهنگ عدالت انتقالی یک بسته یکپارچه است که نمی‌توان آن را تکه تکه کرد. هر کسی که ادعای تعهد به عدالت انتقالی دارد، نمی‌تواند از زیر بار ارزش‌های مشخص این فرهنگ شانه خالی کند. یعنی محوریت دادخواهان، پاسخگویی، قانون‌مندی، جستجوی حقیقت و انسجام اجتماعی عادلانه و البته تضمین تکرار نشدن نقض حقوق که یک ارزش محوری است. این ارزش‌ها غیرقابل انتخاب هستند و نمی‌توان برخی را پذیرفت و برخی دیگر را نادیده گرفت. 

درباره عکس:
نمونه «آرپیه‌را» (Arpillera) ، هنر پارچه‌ای که در دهه ۱۹۷۰ میلادی توسط زنان محروم شیلی تولید شده و ترکیبی از هنر، مقاومت سیاسی و روایتگری است. راهپیمایی بزرگ زنان با شعار «دیگر بس است، چون ما بیشتر هستیم» از بایگانی ایزابل مورل، مجموعه موزه حافظه و حقوق بشر.
منبع:awarewomenartists.com

جاستیداد