دزموند توتو از رهبران برجسته مبارزه با آپارتاید در آفریقای جنوبی:
«تا زمانی که با هیولای گذشته رو در رو نشویم، آن هیولا عادت عجیبی دارد که بازگردد و ما را گروگان بگیرد.»
هرگاه سخن از عدالت انتقالی شد و کسی مدعی شد دنبال پیگیری اجرای آن برای ایران است، حتما به خاطر داشته باشید که این داستان پنج رکن دارد؛ حقیقتیابی، اجرای عدالت، جبران آسیبها، تضمین تکرار نشدن، و بهخاطرسپاری. این پنج رکن مانند پایههای یک بنای عظیم هستند که اگر یکی از آنها شل باشد، کل سازه در معرض فروپاشی قرار میگیرد.
با این حال، در گفتمان سیاسی گروهها و چهرههای مختلف بارها دیدهایم که صحبت از عدالت انتقالی میشود اما مثلا حرفی از «تضمین تکرار نشدن» و «بهخاطرسپاری» نیست یا اهمیت زیادی به این دو رکن داده نمیشود. هرگاه چنین شد، بدانید یا دانش اینها از عدالت انتقالی ناقص است، یا به هر حال یک جای کار میلنگد.
چرا از این دو رکن مهم گفته نمیشود؟
اول اینکه بسیاری در گیرودار مبارزه سیاسی یا پس از آن، گرفتار اولویتهای فوری میشوند. گرفتار شدن یعنی رسیدگی به این اولویتها و واگذاشتن و غفلت کردن از مسائل مهم. کشف حقیقت درباره سرکوبها، اجرای عدالت برای مرتکبان نقض حقوق بشر، و جبران خسارت قربانیان بیتردید اهمیت بنیادین دارند. این سه رکن، پایههای اصلی شفابخشی جامعه و احیای کرامت قربانیان هستند. کشف حقیقت به قربانیان و کل جامعه اجازه میدهد روایتی مستند از گذشته داشته باشند؛ اجرای عدالت، پاسخگویی و مسئولیتپذیری را تحقق میبخشد و جبران آسیبها به شکل مادی و معنوی به التیام زخمهای عمیق کمک میکند.
اما ما واقعاً باید بپرسیم: اگر این سه رکن ارزشمند با «تضمین تکرار نشدن» و «بهخاطرسپاری» تکمیل نشوند، آیا میتوانند دستاوردهای پایداری برای آینده ایران به ارمغان آورند؟ حقیقتیابی، عدالت و جبران آسیبها به تنهایی، هرچند ضروری و ارزشمند هستند و ممکن است به ترمیم گذشته و حال کمک کنند، اما تضمین تکرار نشدن و بهخاطرسپاری هستند که آینده را تضمین میکنند. این پنج رکن با هم، نه جداگانه، میتوانند چرخه تکرار خشونت و نقض حقوق بشر را در ایران بشکنند و بنیانی برای آیندهای متفاوت را پایهگذاری کنند.
گاهی هم گروههای قدرتمند با این دو رکن سر ناسازگاری دارند. تضمین تکرار نشدن و بهخاطرسپاری هر دو ارتباطی عمیق با تاریخ دارند. تضمین تکرار نشدن نیازمند بررسی دقیق ساختارها، قوانین، و الگوهای تاریخی است که نقض حقوق بشر را ممکن ساختهاند. بهخاطرسپاری هم به معنای حفظ روایت صادقانه و کامل از آنچه رخ داده و انتقال آن به نسلهای آینده است. اما پردهبرداری دقیق از تاریخ، به نفع قدرت برخی گروهها نیست. اینها ترجیح میدهند گذشته در سکوت دفن شود یا روایتی تحریفشده از آن ارائه دهند تا مشروعیت و قدرت بگیرند.
بنابراین، یادتان باشد هر جا تاریخ فراموش شد یا به شما گفته شد که تاریخ مربوط به گذشته است و نسل جوان به آن نیازی ندارد، یا تاریخ را تحریفشده تحویل شما دادند، بدانید باز هم یک جای کار میلنگد. حافظه تاریخی، سلاحی قدرتمند علیه تکرار ظلم است و فراموشی یا تحریف آن، بستری برای بازتولید ستم.
چگونه به ارکان عدالت انتقالی همزمان توجه کنیم؟
برای ایران آینده، یک سند راه جامع عدالت انتقالی میتواند به پیشبرد همزمان تمام ارکان کمک کند. این سند، که باید با مشارکت گروههای مختلف تدوین میشود، چارچوبی منسجم برای اقدامها ارائه میدهد. این سند به عنوان نقشه راه تضمین میکند که عدالت انتقالی فراتر از شعار یا اقدامهای پراکنده پیش برود و به عنوان فرایندی منسجم و جامع اجرا شود.
آموزش جامعه و گروههای سیاسی ایران درباره اهمیت تمام ارکان عدالت انتقالی باید بر اساس این سند راه انجام شود. چنین آموزشی تضمین میکند که همه ذینفعان درک یکسانی از مفاهیم، اهداف و فرایندها داشته باشند. مردم باید بر اساس این سند جامع آموزش ببینند تا درک کنند که حقیقتیابی، عدالت و جبران آسیب بدون تضمین تکرار نشدن و به خاطر سپاری، تنها مُسکنی موقت خواهند بود.
عدالت انتقالی برای ایران نه فقط درباره گذشته، بلکه درباره شکلدهی به آیندهای است که در آن خشونت و بیعدالتی تکرار نشود و تضمین تکرار نشدن و بهخاطرسپاری، بال هایی برای پرواز ایران به سوی این آینده هستند.
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.