۲۳ آگوست، روز جهانی یادآوری تجارت برده و لغو آن نامگذاری شده است. این روز که مناسبت نامگذاری آن به قیام بردگان در هائیتی و جمهوری دومینیکن امروزی در سال ۱۷۹۱ بازمیگردد فرصتی است برای اندیشیدن به تراژدی بردهداری و تجارت برده در تاریخ بشر. اما این یادبود، ارزشهای دیگری نیز دارد. مثلا به ساکنان ایران یادآوری میکند همانگونه که لغو تجارت و مناسبات بردهداری نیازمند دگرگونی اساسی در ساختارهای اجتماعی و قانونی بود، پایان دادن به استبداد و شاخههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن، به تغییرات عمیق مشابهی نیاز دارد. عدالت انتقالی ابزاری برای ایجاد همین تغییرات در جامعه ایران است.
از همین منظر، بازخوانی مبارزه با بردهداری درسهای کلیدی و مهمی برای عدالت انتقالی در ایران دارد. برای مثال، میتوان از این مبارزات به اهمیت شنیدن صدای گروههای به حاشیه رانده شده پی برد. از آنجا که بردگان خود گروهی محروم شده از حقوق انسانی بودند و در نتیجه مبارزاتشان به پیروزیهای بزرگی دست یافتند، میتوان از دستاوردهای جنبشهای آنان برای تاکید ویژه بر ضرورتِ شنیده شدن صدای زنان و افراد جامعه الجیبیتیکیوپلاس یا هر گروه دیگری از نادیدهگرفته شدگان در جامعه ایران استفاده کرد.
از سوی دیگر، در همین مبارزات لغو بردهداری تمرکز صرف به لغو بردهداری موجب نادیده انگاشتن بسیاری از دیگر گروههای به حاشیه رانده شده از جمله زنان شد. به بیان دیگر اگر مبارزه برای عدالت و آزادی در زیر چتری فراگیر صورت نگیرد، بسیاری از گروهها در دوران پس از گذار نیز گرفتار تبعیض و بیعدالتی باقی خواهند ماند و این تجربهای ناقص از تحقق عدالت انتقالی در ایران فردا خواهد بود.
یکی دیگر از درسهایی که میتوان از جنبشهای لغو بردهداری آموخت، لزوم اتخاذ یک رویکرد چندبعدی در فرایند عدالت انتقالی است. برای مثال تجربه الغای قانونی بردهداری نشان داد که صرف لغو این مناسبات غیرانسانی در سطح قانونی کفایت نمیکند. در آمریکا علیرغم آزادی قانونی بردگان پس از جنگ داخلی، آنها با چالشهای گوناگون اقتصادی (فقر)، فرهنگی (تبعیض نژادی)، روانی (تروما) و اجتماعی (طرد) مواجه بودند. این تجربه نشان میدهد که عدالت انتقالی باید تمامی این ابعاد را در نظر بگیرد.
از دیگر جوانب آموزنده تجربه گذار از دوران بردهداری برای فرایند عدالت انتقالی در ایران، مسالهای است که در نسبت با گروههای قومی و اتنیکی اهمیت مییابد. چیزی شبیه تلاشهای آفریقایی-آمریکاییها برای بازیابی و احیای هویت فرهنگی پس از بردهداری، میتواند الگویی کاربردی برای گروههای اتنیکی، در فرایند عدالت انتقالی برای ایران باشد.
در عین حال، با نگاه به تجربه لغو بردهداری درمییابیم که بسترسازی اجتماعی و تلاش برای تغییر نگاههای غلط نسبت به مفاهیم لازم برای تحقق عدالت انتقالی، چه میزان اهمیت دارند. از آنجا که یکی از ارکان عدالت انتقالی مقوله جبران خسارت است و این مفهوم میتواند در میان بخشهایی از جامعه ایران دافعه ایجاد کند، قبحزدایی از آن امری ضروری است. همچنین باید با ارائه تعریفی گسترده از خسارت و جبران، مشخص شود که جبران خسارت فراتر از پرداختهای مالی صرف است و شامل طیف گستردهای از اقدامات چون اعاده حیثیت، عذرخواهی رسمی، بازسازی نهادی و اصلاحات قانونی نیز میشود.
موارد بالا بخشی از ملاحظات و درسهایی است که میتوان با ارزیابی جنبشهای معطوف به الغای بردهداری آموخت. میتوان چگونگی کاربرد این درسها برای عدالت انتقالی در ایران را در چند گزاره بهطور خلاصه صورتبندی کرد:
- توجه به حقوق اقلیتهای قومی، مذهبی و گروههای به حاشیه رانده شدهای چون زنان و جامعه الجیبیتیکیوپلاس در فرآیند عدالت انتقالی
- تدوین برنامههای جامع برای جبران خسارتهای مادی و معنوی تمامی قربانیان نقض حقوق بشر
- ایجاد کمیسیونهای حقیقتیاب برای بررسی موارد نقض حقوق بشر در گذشته
- تدوین برنامههای آموزشی برای ارتقای آگاهی عمومی درباره حقوق بشر و دموکراسی
برای حرکت درست در مسیر تحقق عدالت انتقالی، مطالعه، بررسی و آموختن از تجربههای موفق و ناموفق یکی از موثرترین گامهاست. اما شناخت درست از تجربه مورد مطالعه، مقایسه به جا و نحوه کاربست اصول استنباط شده از این مقایسهها است که در نهایت در تحقق فرایند عدالت انتقالی نقشی اساسی ایفا میکند.