سرویس جهانی بیبیسی اسنادی درباره نحوه کشته شدن نیکا شاکرمی به دست نیروهای امنیتی منتشر کرده که از منظر عدالت انتقالی قابل بررسی و تحلیل است و نکات آموزندهای به ویژه برای جامعه رسانهای دارد. اسناد و گزارش بیبیسی روایتی از کشته شدن نیکا شاکرمی ۱۶ساله در تاریخ ۲۹ شهریور در پشت یک ون توسط نیروهای امنیتی به دست میدهد که به شدت تاثرآور است. نیکا هنگام مقاومت در برابر تجاوز این نیروهابه قتل میرسد و جنازه او در خیابانی نزدیک بزرگراه یادگار امام در تهران رها میشود.
با دانستن این روایت تلخ از سرنوشت نیکا، خشمگین میشویم و اندوهگین که چرا و چگونه حکومت به جایی رسیده که دست عواملش برای رقم زدن چنین جنایتهای وحشتناکی باز است؟ احتمالا به دخترانی مانند نیکا هم فکر کنیم و اینکه چطور میتوان از تکرار چنین فجایعی در آینده جلوگیری کرد. اینجاست که عدالت انتقالی و شناخت ارکان و جزییات آن به کار میآید.
اینکه امروز میدانیم دقیقا چه جنایتی بر نیکا گذشته و چگونه از حقوق خودش محروم شده، محصول نوع کار روزنامهنگاری و گزارش بیبیسی است. عدالت انتقالی به این نوع گزارشها و روزنامهنگاری مبتنی بر جمع آوری اسناد و افشای حقایق پنهانِ جنایتها نیاز دارد تا ارکان خودش از حق بر حقیقت و اجرای عدالت تا جبران خسارت، تضمین عدم تکرار و به یادسپاری را برپا کند.
به طور مشخصتر، گزارش بیبیسی از منظر عدالت انتقالی مهم است زیرا:
۱- حقایق پنهان مربوط به نحوه کشته شدن نیکا و تجاوز را افشا کرده. (حق بر حقیقت)
۲- مستندسازی دقیق و جامعی از جنایت رفته بر نیکا ارائه کرده. (حق بر حقیقت)
۳- به شناسایی عاملان جنایت کمک کرده. (حق بر حقیقت و عدالت)
۴- زمینه پیگری حقوقی عاملان جنایت و احقاق حقوق را برای خانواده نیکا فراهم کرده. (عدالت و جبران خسارت)
۵- با آگاهکردن جامعه از جنایتهای دهشتناک در تاریکخانههای حکومت استبدادی، فرد محور و بدون نظارت، احتمال تکرارشان در آینده را کمتر کرده. (تلاش برایعدم تکرار جنایت)
همانطور که گزارش بیبیسی جهانی درباره نیکا نشان میدهد، این نوع روزنامه نگاری تنها مربوط به دوران بعد از گذار و تغییر نظم سیاسی موجود نیست و اتفاقا میتواند جای پای محکم و نقش مهمی در دوران پیش از گذار هم داشته باشد. در مقابل این نوع روزنامه نگاری متعهد به عدالت انتقالی یا در مسیر آن، میتوان از انواع فعالیتهای رسانهای گفت که این تعهد را ندارند از جمله دو مورد زیر:
فعالیت رسانهای تبلیغ محور در جبهه حکومت مبتنی بر سانسور، تحریف، القای دروغ و انتشار روایتهای نادرست. فراموش نکنیم دربار نحوه کشته شدن نیکا، رسانههای حکومتی چه دروغها که ننوشتند و چه تحریفها که نکردند.
• روزنامهنگاری سیاستزده و تکبعدی درباره جنایتهایی که بر امثال نیکا شاکرمی رفته، کمک چندانی به عدالت انتقالی نمیکند. این نوع روزنامهنگاری با تمرکز صِرف بر افشای جنایت و غفلت از ریشهها و سایر ارکان عدالت انتقالی، احتمالا تنها تنفر از رژیم را عمیقتر میسازد؛ بدون اینکه مثلا دستاوردی برایعدم تضمین تکرار جنایت در آینده داشته باشد.
نتیجه اینکه عدالت انتقالی برای تحقق، به روزنامهنگاری فراگیر، چندبعدی و آیندهنگری نیاز دارد که ضمن افشای حقایق، بر پیشگیری از تکرار جنایتهایی مانند آنچه بر نیکا رفته و ایجاد تضمینهای لازم نیز تمرکز کند.