تحلیلی درباره تحریم گسترده انتخابات جمهوری اسلامی
انتخاب رئیس دولت در جمهوری اسلامی ایران، پس از کنار رفتن ابراهیم رئیسی به دور دوم کشیده شد. قرار است در هفته پیش رو از میان مسعود پزشکیان و سعید جلیلی یکی به عنوان رئیس دولت انتخاب شود. یکی از نکات مثبت این به اصطلاح انتخابات، تحریم ۶۰ درصدی آن از سوی جامعه به روایت خود منابع جمهوری اسلامی است. روایتی که البته مورد تردید جدی واقع شده و در گوشه کنار صحبت از مشارکت به مراتب پایینتر است.
تحریمیها میگویند این انتخابات مشروعیتبخشی به نظام سرکوبگر است. چرا؟ چون کاندیداها از فیلتر حکومت گذشتهاند یا هیچ کدامشان نمیخواهند و نمیتوانند از حقوق قربانیان خیزش زن، زندگی، آزادی دفاع کنند. در عین حال خودشان هم کارنامه سیاهی از منظر حقوق بشری دارند و به عبارت دیگر بخشی از مشکل هستند نه راه حل. جاستیداد درباره کارنامه سیاه این افراد از منظر عدالت انتقالی پستهایی منتشر کرده است.
به هرحال این کاندیداها با ترفندهای رنگارنگ از جمله مناظرههای مدیریت شده تلاش کردند توجه مردم را به مسائل قدیمیتر مانند تحریم و کاسبان و عاملان آن… منحرف کنند. انگار نه انگار که کمتر ازدو سال پیش تعدادی زیادی معترض کشته شدند یا آسیب جدی دیدند. انگار نه انگار که نیروهای وابسته به همین نظام برای ایجاد رعب و وحشت با مواد شیمیایی به مدرسههای دخترانه حمله کردند و… مهدیه گلرو، فعال حقوق بشر در لایو جاستیداد با موضوع«عدالت انتقالی در برابر انتخابات فرمایشی» این دستور کار کاندیداها در انتخابات را خاک پاشیدن به چشم حقیقت عنوان کرد.
فارغ از اینکه از چند درصد از ۶۰ درصد تحریمیها در دور دوم پای صندوق میروند اما حال و هوای عمومی جامعه در این انتخابات از رشد توجه به عدالت انتقالی و مفاهیم و فرضهای مرتبط با آن نشان دارد. از جمله اینکه بخشی از جامعه تصمیم گرفته دیگر نسبت به گذشته بیتفاوت نباشد. به گفته سعید دهقان، وکیل حقوق بشری، در لایو با جاستیداد: «باید تلاش کنیم تا اشتباههای گذشته تکرار نشود. یکی از اصول مهم در این زمینه، مبارزه علیه فراموشی است.» گویا این بخش حرف امثال دهقان و پیام اخوان را شنیده و در این انتخابات یادآوری را به فراموشی جنایت ترجیح داده است. از پیام اخوان هم این گفته را در پستهای پیشین نقل کرده بودیم که:«شر وقتی پیروز میشود که انسانهای خوب در برابر بیعدالتی سکوت میکنند.»
البته نمیخواهیم اغراق کنیم که همه تحریمیها دل در گرو عدالت انتقالی و حقوق بشر دارند اما نمیتوان از انبوه پیامها و مضمونهایی مانند نه به فراموشی جنایت و دادخواهی برای قربانیان چشم پوشی کرد.
در نهایت اینکه تحریم گسترده انتخابات فرصت مناسبی در مسیر مبارزه برای حقوق بشر در ایران است. این فرصت باید مورد توجه فعالان حقوق بشری و نیروهای اپوزیسیون قرار گیرد و و انرژی آزاد شده از آن به مسیرهایی مانند عدالت انتقالی هدایت شود.
البته بهرهبرداری از این فرصت به آمادگیهایی در میان اپوزیسیون و به ویژه سیاسیون آن نیاز دارد که درباره آنها بیشتر خواهیم نوشت.
به امید ایرانی همه شمول و بدون تکرار نقض حقوق.