عدالت انتقالی برای ایران

تلاش بومیان کانادا برای کشف حقیقت؛ درس‌هایی برای عدالت انتقالی در ایران

تلاش بومیان کانادا برای کشف حقیقت؛ درس‌هایی برای عدالت انتقالی در ایران

«ظلم در هر جای دنیا، تهدیدی برای عدالت در همه جاست.» این جمله را مارتین لوتر کینگ، یکی از رهبران جنبش مدنی سیاهان آمریکا در دهه ۷۰ میلادی، در نامه‌ای از زندان نوشته بود.بر این اساس، از یک طرف مبارزه با بی عدالتی، مرز و جغرافیا نمی‌شناسد و از طرف

فهرست مطالب

«ظلم در هر جای دنیا، تهدیدی برای عدالت در همه جاستاین جمله را مارتین لوتر کینگ، یکی از رهبران جنبش مدنی سیاهان آمریکا در دهه ۷۰ میلادی، در نامه‌ای از زندان نوشته بود.
بر این اساس، از یک طرف مبارزه با بی عدالتی، مرز و جغرافیا نمی‌شناسد و از طرف دیگر تجربه‌ تلاش‌ها برای احقاق حقوق در هر گوشه‌ای از جهان، می‌تواند برای مردمی در نقاط دیگر آموزنده باشد.

از همین رو، برخلاف تصوری که عدالت انتقالی را مختص کشورهای توسعه نیافته می‌داند، تلاش‌های بومیان کانادا برای برقراری عدالت انتقالی، نشان می‌دهد که چنین نیست و اتفاقا این تلاش‌ها می‌تواند ابزار آموزشی قدرتمندی برای تلاش دیگر جوامع از جمله جامعه‌ ایران در مسیر ساختن آینده‌ای عادلانه باشد.

در دو پست پیش رو به مهم‌ترین درس‌هایی که می‌توان از تلاش‌های بومیان کانادا در زمینه‌ی عدالت انتقالی آموخت، خواهیم پرداخت. در این پست، به اقدام‌های مرتبط با کشف حقیقت و عدم فراموشی ‌مانند تشکیل کمیسیون‌های حقیقت و آشتی برای مستندسازی جنایت، جمع‌آوری و بایگانی روایت‌های بازماندگان و آگاهی‌رسانی عمومی از طریق روایتگری شاهدان، می‌پردازیم.

بیش از سه دهه است که گروه‌های مختلف بومیان کانادا برای کشف حقیقت، اجرای عدالت، جبران خسارت، عدم فراموشی و جلوگیری از تکرار یکی از جنایات اتفاق افتاده توسط دولت و نهاد کلیسا علیه جامعه خودشان، تلاش می‌کنند. اخیرا نیز با انتشار خبری در رسانه‌های محلی شهر مونتریال از ایالت کبک در کانادا درباره یک دعوای حقوقی بین گروهی از بومیان کانادا و دانشگاه مک گیل و انجمن «زیرساخت کبک»، این موضوع دوباره مطرح شد: کشف حقیقت درباره هزاران کودک مفقود و کشته شده که اغلب در مدارس شبانه روزی جان باختند.

مدارس شبانه روزی برای از بین بردن زبان و فرهنگ بومیان کانادا، توسط دولت این کشور تاسیس و تا کمتر از ۱۰۰ سال توسط کلیسا اداره می‌شد. طی سال‌های دایر بودن این مدارس، یعنی دهه ۱۸۸۰ تا ۱۹۹۶، کودکان بومیان به اجبار به این مدارس که عمدتا دورتر از محل زندگی خانواده‌شان بودند فرستاده می‌شدند. در طول این سال‌ها بیش از ۳۰۰۰ کودک مفقود شدند که بسیاری از آن‌ها، به دلیل زندگی در محیط ناسالم، تراکم جمعیت و خشونت‌های جسمی، روانی و جنسی، جان خود را از دست داده‌اند و خانواده‌های آن‌ها از سرنوشت کودکان خود و در صورت مرگ، از محل دفن‌شان مطلع نیستند.

جامعه بومیان کانادا و در کنار آن، جامعه مدنی، رسانه‌ها و دولت‌ فدرال و مسئولان استانی در طی دهه‌های گذشته تلاش‌های مختلفی را در راستای جلوگیری از فراموشی و عدم تکرار نقض گسترده حقوق بومیان کانادا انجام داده‌اند.
به‌خاطر‌سپاری مفقود و کشته شدن کودکان بومیان در بیش از صدسال اداره مدارس شبانه‌روزی توسط دولت و کلیسا، با «روز پیراهن نارنجی» گره خورده است. این روز با ابتکار تعدادی از بازماندگان مدارس شبانه‌روزی ایجاد شده و هر سال در روز ۹ مهر (۳۰ سپتامبر) به یادآوری آسیب‌های جسمی، روانی و جنسی و مرگ و مفقودشدن کودکان در مدارس شبانه‌روزی اختصاص دارد. همچنین تلاش‌های ناتمامی برای وارد کردن تاریخ مدارس شبانه‌روزی به عنوان محتوای درسی مدارس انجام شده و تلاش برای اجباری شدن و ماندگار شدن این اقدامات ادامه دارد. تلاش برای پاسخگو کردن و جلوگیری از تکرار، از طریق گزارشات تحقیقی رسانه‌ها هم انجام شده است. گزارش مفصل شبکه خبری سی‌بی‌سی که اردیبهشت امسال به روز رسانی شده است،‌ یکی از این نمونه‌هاست. این گزارش نشان می‌دهد پیشنهادات کمیته حقیقت و آشتی کانادا تا چه اندازه و چطور پیشرفت داشته است.
گرچه این فعالیت‌ها همگی موفقیت‌آمیز نبوده‌اند، لزوما همه‌شان کامل نشده‌اند و همچنین تلاش‌ها برای پاسخگویی، کشف حقیقت، به خاطرسپاری و جلوگیری از تکرار ادامه دارد، اما بازخوانی برخی از تلاش‌ها، می‌تواند درس‌هایی برای عدالت انتقالی در ایران داشته باشد.

جاستیداد