عدالت انتقالی برای ایران

انتقاد به جاستیداد: از دادخواهان خانواده شهدا می‌سازید!پاسخ جاستیداد: دادخواهی برای عدالت است نه امتیاز  

یکی از همراهان جاستیداد انتقادی را با ما در میان گذاشته که در این پست به آن می‌پردازیم. این همراه جاستیداد مدعی است با درک عمیق درد خانواده‌های دادخواه، از خانواده‌های اعدام شدگان دهه شصت تا جنبش زن، زندگی، آزادی، نگران شکل‌گیری پدیده‌ای مشابه «خانواده شهدا» در فردای ایران پسا

فهرست مطالب

یکی از همراهان جاستیداد انتقادی را با ما در میان گذاشته  که در این پست به آن می‌پردازیم. این همراه جاستیداد مدعی است با درک عمیق درد خانواده‌های دادخواه، از خانواده‌های اعدام شدگان دهه شصت تا جنبش زن، زندگی، آزادی، نگران شکل‌گیری پدیده‌ای مشابه «خانواده شهدا» در فردای ایران پسا جمهوری اسلامی است. او به رسانه‌هایی مانند جاستیداد این نقد را وارد می‌کند که در حال قداست‌سازی از خانواده‌های دادخواه هستند؛ در حالی که یک دادخواه یا خانواده دادخواه تنها به خاطر ظلمی که بر او رفته و حقی که از او نقض شده اهمیت دارد.  

به عبارت دیگر ارزش دادخواهی یک عضو سازمان مجاهدین خلق، یک سلطنت‌طلب که عزیزش ابتدای انقلاب اعدام شده یا یک عضو سازمان فداییان یا حتی جانباختگان زن زندگی، آزادی را را نباید به اندیشه‌ها و باورهای خاصان این افراد و خانواده‌ها سیاست و… ربط و تسری داد و  مرز آنها را از هم جدا کرد. به باور این  منتقد، به طور مشخص عملکرد میکرو رسانه‌ایی مانند جاستیداد خلاف این است و باعث مخدوش شدن این مرزها می‌شود. این دوست انتقاد کرده امثال ما در حال ساختن خانواده‌های شهدای جدید برای ایران پسا جمهوری اسلامی هستیم! 

برای پاسخ به این دوست، نخست باید به معنای دقیق دادخواهی در چارچوب عدالت انتقالی بپردازیم. این مفهوم بر پنج رکن اساسی استوار است: حقیقت‌یابی، اجرای عدالت، جبران خسارت مادی و معنوی، اصلاح نهادها و ساختار با هدف تضمین تکرارنشدن و در نهایت به خاطر سپاری گذشته. همین ارکان نشان می‌دهد که دادخواهی با آنچه در چهار دهه گذشته درباره خانواده شهدا شاهد بوده‌ایم، تفاوت اساسی دارد و مسیری کاملاً متفاوت را طی می‌کند. 

اشاره دوست ما به دادخواهی خانواده‌های اعدام‌شدگان مثلا سازمان مجاهدین خلق، نکته مهمی را روشن می‌کند. دادخواهی خانواده‌های آنان ارتباطی به تأیید ایدئولوژی یا عملکرد این سازمان ندارد. مساله این است که  اعدام، به عنوان نقض حق بنیادین حیات، در هر شرایطی محکوم است. حتی طبق قوانین جمهوری اسلامی، این اعدام‌ها بدون رعایت حداقل‌های قانونی و حق دفاع متهمان صورت گرفته و نقض آشکار حقوق اولیه انسانی است و باید مورد رسیدگی عدالت انتقالی قرار گیرد. 

درباره خانواده شهدا هم  باید به چند نکته توجه کنیم. اولاً همه خانواده‌هایی که عزیزی را در جنگ ایران و عراق از دست داده‌اند، از آن دسته نیستند که امروز بر سر خوان نعمت نشسته‌اند. بسیاری از این خانواده‌ها با وجود از دست دادن عزیزانشان، هرگز از امتیازهایی مانند ورود بدون کنکور به دانشگاه یا استخدام بدون احراز صلاحیت‌های لازم برخوردار نشده‌اند. 

نکته مهم‌تر اینکه بسیاری از همین خانواده‌ها می‌توانند در چارچوب عدالت انتقالی، خود دادخواه باشند. وقتی محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه، با صراحت از استراتژی سپر انسانی در برابر تجهیزات پیشرفته عراق سخن می‌گوید، در واقع به چیزی شبیه یک جنایت جنگی اعتراف می‌کند. سیاست فرستادن جوانان ایرانی به میدان‌های مین، موج‌های انسانی در عملیات‌های مختلف و کش دادن جنگ پس از فتح خرمشهر، همگی تصمیم‌هایی بودند که به قیمت جان هزاران جوان ایرانی تمام شد. اسناد زیادی هست که نشان می‌دهد بسیاری از این هزینه‌ها نه به دلیل ضرورت‌های دفاعی که برای اهداف سیاسی و ایدئولوژیک تحمیل شده. اینها مواردی هستند که در چارچوب عدالت انتقالی باید مورد رسیدگی قرار گیرند و خانواده‌های قربانیان و خود آسیب دیدگان جنگ حق دارند درباره چرایی و چگونگی از دست دادن عزیزانشان دادخواهی کنند. 

امثال جاستیداد و فعالان حقوق بشر  هم باید مفهوم دادخواهی و سازوکارهای عدالت انتقالی را با دقت تبیین کنند. این تبیین دقیق، خود به خود مرزی می‌شود میان دادخواهی راستین و هر نوع سوء استفاده از این مفهوم. نگاه ما نه بر پایه قداست‌بخشی که بر مبنای اصول جهانشمول حقوق بشر و ضرورت اجرای عدالت است. 

 خود خانواده‌های دادخواه نیز بارها نشان داده‌اند که خواسته‌شان نه امتیازهای خاص که کشف حقیقت، اجرای عدالت و تضمین عدم تکرار جنایت‌های گذشته است. نمونه بارز این رویکرد را می‌توان در دادخواهی ننه عصمت دید که چند پست پیشتر به طور مفصل درباره‌اش نوشتیم؛ مادری که یازده عزیزش را در اعدام‌های دهه ۶۰ از دست داده است. او در دادگاه مردمی لندن، زمانی که بحث تبادل حمید نوری با احمدرضا جلالی پیش آمد، گفت: «مهم نیست نوری آزاد شود. مهم این است که جلالی اعدام نشود. حتی اگر نوری برگردد، ما پیروزیم.» این نگاه عمیق به عدالت، فراتر از انتقام یا بخشش توخالی، دقیقاً همان پاسخی است که نگرانی دوست منتقد ما را برطرف می‌کند؛ دادخواهان نه در پی امتیازهای ویژه، که خواهان عدالت و تضمین تکرار نشدن جنایت‌ها و ظلم‌هایی هستند که بر آنها رفته.

جاستیداد