عدالت انتقالی برای ایران

آشنایی با «حق بر حقیقت» در عدالت انتقالی؛ کالبد شکافی جنایت برای رسیدن به عدالت و تضمین

عدالت انتقالی پنج رکن مهم و مرتبط دارد: حق برحقیقت، عدالت، جبران خسارت، تضمین‌عدم تکرار و به خاطر سپاری. در این پست برای آشنایی با رکن «حق بر حقیقت» تاریخ عدالت انتقالی در پرو را ورق می‌زنیم؛ جایی که لیز روجاس والدز درباره ناپدید شدن مادرش در کمیسیون حقیقت و

فهرست مطالب

عدالت انتقالی پنج رکن مهم و مرتبط دارد: حق برحقیقت، عدالت، جبران خسارت، تضمین‌عدم تکرار و به خاطر سپاری.

در این پست برای آشنایی با رکن «حق بر حقیقت» تاریخ عدالت انتقالی در پرو را ورق می‌زنیم؛ جایی که لیز روجاس والدز درباره ناپدید شدن مادرش در کمیسیون حقیقت و آشتی پرو اینگونه شهادت می‌دهد:

«اینجا در آیوکاچو، همه در سالگرد مرگ عزیزانشان به قبرستان می‌روند، اما من نمی‌دانم که باید بروم یا نه. من نمی‌دانم آیا باید جایی گل ببرم یا نه. من نمی‌دانم…گاهی اوقات به این فکر می‌کنم.»

در واقع لیز نمی‌دانست مادرش مرده است یا زنده، جایی به خاک سپرده شده یا چگونه و توسط چه کسانی کشته شده… او شاید با خود فکر می‌کرد که مادرش هنوز زنده است. این احساس تعلیق از سخت‌ترین احساس‌هایی است که یک انسان می‌تواند داشته باشد.

اگرچه می‌توان خاستگاه حق بر حقیقت را در زمینه‌ی ناپدید شدگی اجباری، و در رابطه با حق بستگان قربانیان برای اطلاع از سرنوشت و محل نگهداری ناپدید شدگان در آمریکای لاتین دانست، اما حق بر حقیقت به بازماندگان قربانیان ناپدیدشدگی اجباری محدود نماند و در طول زمان و با گسترش محدوده عدالت انتقالی، معنای آن گسترش یافت. امروزه حق بر حقیقت نه تنها حق قربانیان و بازماندگان بلکه همه جامعه بر دانستن آنچه هست که در یک گذشته خشونت بار رخ داده. مردم هر کشوری از جمله در ایران حق دارند درباره جنایت‌ها و اینکه چه کسانی، چگونه دست به آن‌ها زده‌اند و شرایطی که منجر به تخلفات، تعدی‌ها و خشونت‌های گسترده و نظام‌مند شده، حقیقت را بدانند.

دانستن حقیقت برای قربانیان و بازماندگان مهم است، چرا که برقراری عدالت بدون دانستن آنچه که بر قربانی رفته، غیرممکن است.

یافتن مسببان، دلایل و ریشه‌های نقض حقوق و گزارش آن به جامعه، تضمینی برای‌عدم تکرار فجایع گذشته هم خواهد بود.

در تحقق این رکن عدالت انتقالی، نقش گروه‌هایی که به شفاف‌سازی و انتشار حقایق مربوط به خشونت‌های دولتی می‌پردازند، از اهمیت کلیدی برخوردار است. به ویژه درباره جوامعی مانند ایران و در غیاب نهاد رسمی که به بررسی و افشای حقیقت بپردازد، این سازمان‌های غیردولتی حقوق بشری، جامع مدنی، روزنامه‌نگاران و شهروندان مسئول هستند که بار روشن ساختن حقیقت و افشای آن برای جامعه را به دوش می‌کشند.

شما چگونه می‎‌توانید در روشن‌ساختن حقیقت جنایت‌ها یا اطلاع‌رسانی آن به جامعه کمک کنید؟

اگر در حال خواندن و به اشتراک گذاشتن این پست هستید، احتمالا کارتان را آغاز کرده‌اید!