امروز بسیاری از خانوادههای دادخواه از خبر کشته شدن ابراهیم رئیسی در جریان سقوط بالگرد در منطقهای دور افتاده نزدیک مرز ایران با جمهوری آذربایجان مطمئن شدند. این خبر احساسات دوگانهای را در دل آنان برانگیخت؛ از یک سو خوشحال از مرگ کسی که در پستهای مختلف حکومتی در اعدام و قتل و عامهای بسیاری نقش داشت، و از سوی دیگر سرخورده از اینکه فرصت محاکمه عادلانه او در یک دادگاه مربوط به اجرای «عدالت انتقالی» از میان رفته است.
همانطور که میدانید، عدالت انتقالی به عنوان یک فرآیند، شامل کشف حقیقت، محاکمه عادلانه، جبران خسارت قربانیان، بازسازی نهادها و به خاطر سپاری جنایتهاست. قرار گرفتن ابراهیم رئیسی در این فرایند هم گام مهمی برای دادخواهی بود هم میتوانست درسهای ضد استبدادی گرانبهایی برای جامعه ایران داشته باشد.
به هرحال، از این جهت که فرصت محاکمه رئیسی از دست رفته، او در مجموعهای قرار میگیرد که امثال معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی، روبرت موگابه، رئیسجمهور سابق زیمبابوه، فرانکو، دیکتاتور پیشین اسپانیا و پل پوت، رهبر کشتار میلیونها نفر در کامبوج در آن قرار دارند، یعنی افرادی که پیش از رسیدگی به کارنامه اعمال و جنایتشان به قتل رسیدند یا مردند.
فرزاد صیفیکاران، روزنامهنگار ،که در سالیان اخیر ارتباط تنگاتنگی با بسیاری از خانوادههای دادخواه داشته در مطلبی با عنوان معنادار «ابراهیم رئیسی و دادخواهی ناتمام» نوشته رئیسی یکی از اعضای اصلی هیئتی بود که احکام اعدام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ را صادر کرد و به «هیئت مرگ» معروف شد.
اعضای این هیئت با حکم آیتالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی تعیین شدند. ابراهیم رئیسی بهعنوان معاون دادستان کل تهران، مهمترین فرد این هیئت بود. در محاکمه حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت (رجاییشهر) که در استکهلم سوئد به دلیل دست داشتن در اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ به حبس ابد محکوم شد، بارها از ابراهیم رئیسی بهعنوان یکی از اعضای اصلی این هیئت نام برده شد.
بسیاری از زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه شصت در گورستان خاوران، دستهجمعی و بدون نام و نشان به خاک سپرده شدهاند. آمار دقیق آنها هنوز مشخص نیست اما تخمینزده میشود فقط در اعدامهای تابستان سال ۱۳۶۷ دستکم بین سه تا پنج هزار زندانی سیاسی در زندانهای اوین و گوهردشت اعدام شده باشند.
امید منتظری، روزنامهنگاری که پدرش را در جریان همین اعدامها از دست داده، حس خانوادههای دادخواه از کشته شدن ابراهیم رئیسی را اینگونه توصیف کرده: «حس همگی آنها این بود که عدالت آنطور که آنها میخواستند اجرا نشد. بسیاری از حقایق هنوز گفته نشده… در دهه اول بعد از انقلاب ابراهیم رئیسی در هیئت متصدی اعدامها بود که زندانیان سیاسی خانوادهها بهش هیئت مرگ میگفتند… در سالهای اخیر… ابراهیم رئیسی، یکی از نمادهای درواقع اعدامها شده بود رئیسجمهور. این برای خانوادههای دادخواه بسیار دردناک بود.»
به گفته امید منتظری خاوران که محل دفن گورهای دستهجمعی زندانیان سیاسی، در سالیان اخیر خیلی وضعیت بدتری پیدا کرده بود. «خانوادههای دادخواه در چند ماه اخیر اجازه ورود به آن را پیدا نکردند. همین خانوادهها درباره شدت گرفتن تخریب خاوران در سالهای اخیر باور دارند این گورستان مدرک جرم است و در دوران آقای رئیسی میخواهند که این مدرک جرم زدوده شود.»
درست است که امکان محاکمه ابراهیم رئیسی از میان رفته، اما هنوز افراد دیگری هستند که باید در پروسه عدالت انتقالی ایران به طور عادلانه محاکمه شوند و حساب اعمالشان را پس بدهند.
به این امید که اجرای کامل عدالت انتقالی، از کشف حقیقت گرفته و محاکمه عادلانه تا جبران خسارت قربانیان، بازسازی نهادها و به خاطر سپاری جنایتها، نقطه پایانی بر بازگشت استبداد و جنایتهای استبدادی در ایران باشد.