اعدام رضا رسایی، زندانی سیاسی کُرد و پیرو آیین یارسان (اهل حق)، همراه با موج گسترده اعدامهای اخیر بار دیگر اهمیت عدالت انتقالی برای ایران را گوشزد میکند. به جز رسایی در طی تنها پنج روز، دستکم ۳۰ نفر هم در زندانهای مختلف اعدام شدهاند؛ آماری تکاندهنده که نیاز به بازنگری جدی در سیستم قضایی را نشان میدهد که میتواند از ماموریتهای اصلی عدالت انتقالی برای ایران باشد.
عدالت انتقالی، به عنوان رویکردی جامع برای مواجهه با میراث نقض گسترده حقوق بشر، پنج رکن اساسی دارد: حق دانستن حقیقت، اجرای عدالت، جبران خسارت قربانیان، تضمینعدم تکرار و به خاطر سپاری. درباره اعدام رضا رسایی میتوان دست کم بر اساس چهار رکن نکتههایی را مطرح کرد.
حق دانستن حقیقت: در پرونده رسایی، ابهامهایی زیادی وجود دارد از جمله اینکه آیا او واقعاً در قتل یکی از فرماندهان سپاه دست یا نقش داشته که بر اساس آن اعدام شود؟ آیا تحقیق مستقل و بیطرفانهای در این زمینه انجام شده؟
اجرای عدالت: بر اساس گزارشهای موجود، روند دادرسی رسایی با اشکالهای جدی همراه بوده از جمله استفاده از اعتراف اجباری، عدم دسترسی به وکیل مستقل، و محدودیت در حق تجدیدنظرخواهی. همه این موارد ناقض اصول دادرسی عادلانه هستند.
تضمینعدم تکرار: موج گسترده اعدامها نشان میدهد که سیستم قضایی در ایران نیازمند اصلاحات اساسی است که باید شامل مواردی همچون منع شکنجه، تضمین حق دفاع، و بازنگری در قوانین مربوط به جرائم سیاسی و امنیتی باشد.
به خاطر سپاری: ایجاد فضایی برای یادآوری و گرامیداشت قربانیان نقض حقوق بشر، از جمله اعدامشدگان، بخش مهمی از فرآیند عدالت انتقالی است که نباید نادیده گرفته شود. از آن سو و متأسفانه، به دلیل حجم گسترده اخبار گوناگون، موضوع زندانی بودن رسایی و سایر زندانیان جنبش زن، زندگی آزادی به حاشیه رفته بود. این غفلت افکار عمومی احتمالاً فرصتی را برای جمهوری اسلامی فراهم کرده تا با فشار کمتری رسایی را اعدام کند.
بر همین اساس ایجاد فضایی برای یادآوری و گرامیداشت قربانیان نقض حقوق بشر، از جمله اعدامشدگان، نه تنها بخش مهمی از فرآیند عدالت انتقالی است که میتواند به عنوان ابزاری برای حفظ توجه عمومی به وضعیت زندانیان سیاسی و جلوگیری از فراموشی آنها عمل کند.
علاوه بر این، به خاطر سپاری میتواند به عنوان ابزاری برای آگاهیبخشی عمومی و ایجاد فشار مداوم بر حکومت برای رعایت حقوق زندانیان و پاسخگویی در قبال اعمال خود عمل کند.
در نهایت اعدام رسایی به عنوان یک شهروند کرد و پیرو آیین یارسان، توجه ویژهای را به وضعیت گروههای اتنیکی و اقلیتهای دینی و مذهبی در ایران جلب میکند. این رویداد نشان میدهد که چگونه این گروهها میتوانند به سادگی قربانی نقض حقوق بشر شوند و دقیقا به همین دلیل مانند سایر گروههای تحت ستم باید از اولویتهای اصلی در هر برنامه عدالت انتقالی برای ایران باشند.